طرح ملی آیات زندگی
سوره مبارکه نور آیه شریفه 21

متن آیه:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ‏

ای کسانی که ایمان آورده ­اید: از گام­های شیطان پیروی نکنید


شعر:

طفل جان از شیر شیطان باز کن

بعد از آنـش با ملک انـباز کن

تا تو تاریک و ملول و تیره ای

دان که با دیو لعین همشیره ­ای


تفسیر:

در این آیه خداوند به یکی از راه­ های نفوذ شیطان در انسان اشاره کرده است به این معنی که نفوذ افکار و اعمال شیطانى گاه به صورت تدریجى و کم رنگ است و اگر در همان گام­هاى نخست کنترل نشود، وقتى انسان متوجّه می گردد که کار از کار گذشته است، بنابراین هنگامى که نخستین وسوسه ‏هاى اشاعه­ ی فحشاء یا هر گناه دیگر آشکار می ‏شود، باید همان­ جا در مقابل آن ایستاد تا آلودگى گسترش پیدا نکند اگر شیطان را به معنى وسیع کلمه، یعنى هر موجود موذى و تبهکار و ویرانگرتفسیر کنیم گستردگى این هشدار در تمام ابعاد زندگى روشن می ‏شود. هرگز یک انسان پاکدامن و با ایمان را نمی ‏شود یک مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این راه را طی می کند. گام اول معاشرت و دوستى با آلودگان است، گام دوم شرکت در مجلس آن­ها، گام سوم فکر گناه، گام چهارم ارتکاب مصادیق مشکوک و شبهات، گام پنجم انجام گناهان صغیره و بالآخره در گام­هاى بعد گرفتار بدترین کبائر می ‏شود، درست به کسى‏ می ماند که زمام خویش را به دست جنایتکارى سپرده، او را گام به گام به سوى پرتگاه می ‏برد، تا سقوط کند و نابود گردد، آرى این است خطوات شیطان.در ادامه­ ی این آیه آمده است «وَ مَن یَتَّبِع خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یَأمُرُ بِالفَحشَاءِ وَ المُنکَرِ وَ لَولا فَضلُ اللهِ عَلَیکُم وَ رَحمَتُهُ مَا زَکَى مِنکُم مِن أَحَدٍ أَبَدَاً» فحشاء به گنانهان پنهان اطلاق می­ شود و منکر به گناهان آشکار .در این قسمت خداوند به انسان هشدار می ­دهد که اگر از گام­های شیطان پیروی کنید، قطعاً شیطان شما را ابتدا به سمت پنهانی گناه­ کردن و بعد از آن که قبح گناه شکسته شد و برایتان راحت تر گشت،به سمت آشکارا گناه کردن می­ کشاند و چنانچه رحمت خداوند و لطف او نبود که توطئه­ های شیطان را برایتان خنثی کند و شما را در مسیر راه یاری نماید هیچ کدام از شما رستگار نمی ­شدید.(تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۷۰.)


حدیث:

۱-امام صادق(ع): ابلیس در این سرای پر فریب دام­های خود را بر نهاده است و هدفش کسی جز دوستداران ما نیست.(تحف العقول، ص۳۰۱)

۲-امام کاظم(ع): در پاسخ به این پرسش که جهاد با کدام دشمن واجب­تر است فرمودند: آن­که از همه به تو نزدیک­تر است و دشمنیش با تو بیش­تر است.و کسی که دشمنان تو را بر ضدّت تحریک می کند و آن شیطان است.(همان ص۳۹۹)

۳-امام جعفرصادق(ع)فرمودند:اگر شیطان دشمن (قسم‌خورده تو) است پس این همه غفلت و بی‌خبری چرا؟!(بحارالانوار، ج ٧٣، ص ١۵٧)

۴-پیامبر گرامی اسلام (ص):این سه دسته از اغوای شیطان در امانند: کسانی که همواره در ذکر و به یاد خدا هستند، کسانی که از ترس خدا گریه می‌کنند و کسانی که در سحرها (در نماز شب) از گناهان استغفار می‌نمایند(جامع احادیث‌الشیعه،ج١۴،ص٣٧۵)

۵-امام جعفرصادق(ع):شیطان ملعون می‌گوید: من اگر این سه خصلت را در آدمیزاد محکم و استوار کردم دیگر برایم مهم نیست اعمال دیگرش چه باشد چون مسلّماً قبول نخواهد شد!: وقتی عمل خوب خود را بزرگ ببیند، و زمانی که گناهانش را فراموش کند و هنگامی که گرفتار عَجب و خودپسندی گردد


داستان:

۱-شیطان موسی(ع) را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی­ واسطه با تو سخن می­گوید؟ روی این حساب از آبروی فوق العادّه­ ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ­ام را بپذیرد. موسی قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی!توبه­ اش را بپذیر. خطاب رسید یا موسی! خواسته­ ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. ابلیس سخت عصبانی شد و با تکبّر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم! سپس گفت: ای موسی! به خاطر اینکه به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق ­دار شدی. به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه ­ی من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می­ماند. ۱- به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می­ چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه­ ات را برکنم.۲- به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل الله را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی الله برگردانم ۳-بترس از اینکه با زن نامحرم خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!(خصال، ج ١، ص ۵۵)

۲-زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از شهری به شهری دیگر سفر می­ کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن­ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک را برداشت و از رودخانه گذراند. دخترک رفت و هر دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام که زاهد ساعت­ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت: «دوست عزیز! ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف بر خلاف قواعد و مکتب ما است. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی» درویش با خون سردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد: «من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ­ای و رهایش نمی­ کنی»


پوستر:


صوت: