سعید بن یسار گفت: امام صادق علیه السّلام بمن فرمود: مگر دین بجز محبت و دوستى است؟ خداى عزّ و جلّ- مىفرماید: بگو اگر شما دوستدار خدائید، پیرو من باشید تا خداوند شما را دوست بدارد ( آل عمران ۳۱ ) (الخصال/ترجمه فهرى/ ج۱) خداوند متعال مىفرماید: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى (شوری ۲۳) و امیرالمۆمنین سرور ذوى القربى است. (کشف الیقین/ ترجمه آژیر) و دین جز دوستی خدا و محبت اهل بیت، چیز دیگری نیست و این دوست داشتن امری فراتر از یک احساس است.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خدا را دوست دارید به خاطر نعمتهایى که به شما داده و مرا هم دوست بدارید چون خدا مرا دوست دارد و اهل بیت مرا نیز دوست بدارید چون من آنها را دوست دارم.(علل الشرائع/ترجمه ذهنى تهرانى ج۱ ) رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: کسى که مى خواهد به ریسمان محکم خدا که حضرتش در قرآن از آن یاد کرده چنگ بزند باید على بن ابى طالب علیه السّلام و حسن و حسین علیهماالسّلام را دوست بدارد چه آنکه خداوند متعال از فوق عرش این دو را دوست دارد.(کامل الزیارات/ترجمه ذهنى تهرانى)
محبت به اهل بیت به چه معناست؟
امام صادق علیه السّلام فرمود: دوستان ما سه گروهند: گروهى که ما را در ظاهر دوست دارند ولى در باطن دوستمان ندارند و گروهى که ما را در باطن دوست دارند ولى در ظاهر اظهار دوستى نمىکنند و گروهى که هم در ظاهر دوست دارند و هم در باطن. و اینان دوستان درجه یک ما هستند، اینان آب زلال و گوارا نوشیدند و به تأویل قرآن پى بردند و از فصل خطاب و سبب اسباب اطلاع حاصل کردند. و اینان گروه طراز اول هستند، فقر و نیازمندى و بلاهاى گوناگون سریعتر از تاختن اسب بر سر ایشان بتازد، سختى و تنگدستى آنان را فراگیرد و لرزان شوند و دچار فتنه گردند و زخمى و به خون خود غلطان در هر سرزمین دورى پراکنده شوند. به برکت وجود آنان خداوند بیمار را شفا دهد و فقیر را توانگر کند و به برکت آنان شما یارى شوید و باران بر شما ببارد و روزى نصیبتان گردد، آنان از نظر تعداد کم هستند ولى به منزلت و اهمیّت نزد خدا، بزرگ باشند.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خدا را دوست دارید به خاطر نعمتهایى که به شما داده و مرا هم دوست بدارید چون خدا مرا دوست دارد و اهل بیت مرا نیز دوست بدارید چون من آنها را دوستدارم |
گروه دوم که مرتبه پاییناند، ما را در عیان دوست دارند و شیوه پادشاهان را در پیش گرفتهاند. زبانشان با ماست و شمشیرشان علیه ماست. گروه سوم که مرتبه میانه به شمار مىآیند، ما را در باطن دوست دارند ولى در ظاهر اظهار دوستى نمىنمایند. به جان خودم سوگند! اگر ما را [صادقانه] در باطن دوست مىداشتند بدون اینکه آن را آشکار اظهار نمایند، در شمار روزه داران روز و نمازگزاران شب بودند و اثر عبادت را در رخسارشان مىدیدى و آنان اهل مسالمت و فرمانبردارىاند.
آن مرد عرض کرد: [با این توضیحات] من در شمار دوستداران شما در عیان و نهان هستم. امام صادق علیه السّلام فرمود: دوستداران ما که هم در نهان ما را دوست دارند و هم در عیان ویژگی هایى دارند که به وسیله آنها شناسایى مىشوند. آن مرد عرض کرد: آن نشانهها چیست؟ امام علیه السّلام فرمود: چند نشانه است: نخست آن که یکتاپرستى را به خوبى فهمیدهاند و به دانش یکتاپرستى به طور کامل دست یافتهاند و پس از آن به ذات و صفات او ایمان دارند، سپس حدود ایمان و حقایق و شروط و تأویل آن را به دست آوردهاند. (تحف العقول/ترجمه حسن زاده) و این است محبت حقیقی و راستین به اهل بیت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) نه صرف احساسی زودگذر و ناپایدار.
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: خدا را دوست دارید به خاطر نعمتهایى که به شما داده و مرا هم دوست بدارید چون خدا مرا دوست دارد و اهل بیت مرا نیز دوست بدارید چون من آنها را دوست دارم |
ثمره محبت به اهل بیت (علیهم السلام )
مردى خدمت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و عرض کرد: آیا محبّت على براى من نفعى دارد؟! فرمود: واى بر تو! هر کس او را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر کس مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته، و هر کس خدا را دوست بدارد خدا او را عذاب نمىکند. (أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم )
اسحاق بن عمّار نقل کرده مىگوید: از امام صادق علیه السّلام پرسیدم: معنى آیه شریفه (آیه ۲۴۵ از سوره بقره) «کیست آنکه به خدا وام دهد، وام نیکوئى، پس خداوند آن را براى او چندین برابر کند» چیست؟ فرمود: اظهار محبّت و نیکى کردن به امام است. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان/ترجمه ثواب الأعمال)
حضرت على بن الحسین(علیه السلام) از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل مىکند که فرمود: محبت من و خاندانم در هفت جا که هراس آنها بزرگ است، سود مىدهد: موقع مردن و در قبر و در هنگام برخاستن از قبر و هنگام گرفتن نامه اعمال و نزد حساب و نزد میزان و نزد صراط. (الخصال/ترجمه جعفرى/ج۲)
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روزى به یکى از اصحابشان فرمودند: اى بنده خدا حب و بغض در راه خدا داشته باش و براى خدا محبّت و دشمنى نما چه آن که به ولایت حقّ تعالى نخواهى رسید مگر به همین و اساسا احدى طعم و مزه ایمان را نمىچشد مگر چنین باشد اگر چه نماز و روزهاش بسیار باشد و اکثر دوستىهاى مردم با هم دنیایى است، به خاطر دنیا و شئون آن با هم مودّت ورزیده و یک دیگر را مبغوض مىدارند و به طور قطع چنین حبّ و بغضى آنها را از محبّت و دوستى در راه خدا بىنیاز نمىکند. مخاطب به حضرت عرض کرد: چگونه بدانم که دوستى و دشمنى من در راه خداى عزّ و جلّ مىباشد و اساسا ولىّ خدا کیست تا دوستش داشته و دشمن خدا کیست تا دشمنش بدارم؟ پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله اشاره به على علیه السّلام نموده و فرمودند: آیا او را مىبینى؟ مخاطب عرض کرد: آرى. حضرت فرمودند: او ولى خدا است پس دوستش بدار و دشمنش دشمن خدا است پس او را دشمن بدار. سپس فرمودند: دوستش را دوست بدار اگر چه قاتل پدر و فرزندت باشد و دشمنش را دشمن بدار اگر چه پدر و فرزندت باشد.(علل الشرائع/ترجمه ذهنى تهرانى/ج۱) و این گونه است که می بایست مهر و محبتی را در دل راه داد تا ارزش این ودیعه بزرگ الهی را نزد انسان داشته باشد و چه محبتی بالاتر از محبت خدا و دوستدارانش.