عزم استوار بسیاری از انسانها را به کمال رهنمون میسازد. طلبه جوانی که در ذیل به گفتگو با وی نشستهایم در سالهای اخیر حدود یک سوم از حافظان قرآن را به جامعه تحویل میدهد. با این حال وی میگوید هنوز به یک یا دو درصد از اهدافم رسیدهام و درصدد گسترش آموزش قرآن در همه کشورهای جهان اسلام هستم. برجسته بودن آموزشهای قرآنی برای نیل به خوشبتی دنیوی و اخروی از اهداف موسسه فرهنگی قرآنی بیت الاحزان حضرت زهرا (س) میباشد که حجت الاسلام علیرضا شاهسونی بنیانگذار، موسس و مسئول آن میباشد. در ذیل از زبان مسئول موسسه به معرفی بیشتر موسسه و کارکردهای آن خواهیم پرداخت.
۱-به عنوان اولین سوال از سبک زندگی در خانواده پدریتان و رشد در آن خانواده را توضیح مختصری ارائه دهید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده علیرضا شاهسونی در سال ۱۳۵۴ در خانواده ای روستایی بدنیا آمدم خانواده ای که شغل اصلی آنها کشاورزی بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستا گذراندم و بعد از آن به دلیل علاقه زیاد به دروس اسلامی وارد حوزه علمیه قم شدم در سال ۱۳۶۸ پایه اول حوزه را در شهرستان استهبان و برای ادامه تحصیل بعد از آن راهی قم شدم، بعد از گذراندن سطح ۳ حوزه که معادل فوق لیسانس میباشد به مدت ۲ سال هم درس خارجه حوزه را شرکت کردم و در کنار دروس حوزوی در سال ۷۵ وارد موسسه پژوهشی امام خمینی (ره) در قم شدم این موسسه به صورت حوزوی دانشگاهی بود و در آنجا دروس کارشناسی ارشد رشته الهیات و معارف اسلامی را گذراندم در کنار همه این فعالیتها و تحصیلات خداوند توفیقی به بنده عطا کرد که از همان ابتدا به طور خاصی علاقه به قرآن داشتم و با قرآن مانوس شدم از همان بدو ورود به حوزه از روخوانی و بعد تفسیر قرآن شروع کردم و سرانجام موفق شدم که کل قرآن کریم را در دوران تحصیل حفظ کنم و در این راه از محضر اساتید گرانقدری چون حاج آقا طباطبایی استفاده کردم و در سال ۷۵ بود که به فکر تاسیس موسسه قرآنی فرهنگی بیت الاحزان افتادم و آن روزها در پی آن بودم که پایه یک کار فرهنگی و قرآنی را در روستا بنا کنم.
۲-پدر و مادرتان تا چه اندازه در موفقیت شما در فعالیتهای قرآنی سهیم بودند؟
در واقع پدر بنده کشاورز و مادرم خانه دار بود ولی بیشتر موفقیت بنده مرهون زحمات پدرم و به نوعی لقمه حلالی بود که برای من فراهم کرده بود و آنها همیشه بنده را راهنمایی و به مسائل دین تشویق میکردند البته در حد توان در کارهای موسسه مرا یاری کردهاند چه کمک مالی و چه معنوی.
۳-حاج آقا شما فرزند چندم خانواده هستید؟
من فرزند اول خانواده هستم.
۴-از تعداد برادران و خواهرانتان بیشتر توضیح دهید؟
در خانواده ای که متولد شدم ۴ برادر و ۴ خواهر هستیم و فعالیت قرآنی که مورد بحثمان هست، شروع آن ابتدا از خانواده خودمان شروع شد. الحمدالله ۳ تا از خواهرانم و یکی از برادرانم به حفظ کل قرآن کریم نائل شدند و یکی از برادرانم به حفظ ۲۰ جز از قرآن و مابقی به حفظ چند جز نائل شدند.
۵-حاج آقا شاهسونی شما در چه سنی ازدواج کردید؟ و برای ازدواجتان چه معیار و ملاکهایی داشتید؟ و چه سنی را هم اکنون برای جوانانی که میخواهند ازدواج کنند توصیه میکنید؟
بنده در سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم که شاید از دید امروزیها خیلی زود ازدواج کردم البته از نظر بنده زود نبود بلکه خیلی به موقع و به جا بود و فکر میکنم که سنین ۱۹ تا ۲۱ سالگی بهترین سن برای ازدواج است و جوانان ما هر چقدر زودتر ازدواج کنند از دام شیطان در امانند و هر چقدر که سن ازدواج بالاتر رود انسان محتاطتر و سخت گیر میشود و گزینه برای ازدواج را خیلی سخت پیدا میکند. به هر حال بنده به پیشنهاد پدر و مادرم، دختر عمویم را برای ازدواج انتخاب کردم و حتی مراسم عروسی بنده در آن زمان (یعنی سال ۷۳) به صورت خیلی ساده و راحت انجام گرفت و اگر اشتباه نکنم حدود ۱۴ سکه طلا مهریه برای همسرم قرار دادم.
۶-در جامعه امروزی مهریه به عنوان یک معضل و سد راه برای ازدواج جوانان و حتی گاه بعد ازدواج موجب بروز اختلاف و جدایی شده است شما به عنوان توصیه در این مورد بیشتر بگویید؟
مهریه در هر حال به عنوان یک سنت و یک واجب شرعی برای زنان است و این نباید از حد و مرز خود بالاتر رود و زن تبدیل به یک کالا برای خرید و فروش شود حتی در روایات تاکید فراوان شده است که سطح مهریه باید پایین باشد و این هر چقدر پایینتر باشد فضیلت بیشتری دارد و در فتوایی که از آیت الله مکارم شیرازی دیدم ایشان افرادی را که مهریه زن را خیلی زیاد قرار میدهند به افراد سفیه عقل و جاهل تعبیر نمودهاند، و در واقع مهریه زیاد موجب رسیدن به خوشبختی نیست بلکه خوشبختی در تفاهم و هم عقیده بودن است.
۷-از فرزندان و خانواده خود توضیح بیشتری برای خوانندگان بدهید؟
خداوند بعد از ازدواج به بنده یک فرزند پسر و ۳ فرزند دختر هدیه داد که الحمدالله همسر بنده به اتفاق دختر بزرگم به حفظ کل قرآن کریم نائل شدند، و فرزندان دیگرم نیز به نوعی در فعالیتها و کلاسهای قرآنی حضوری فعال داشته و دارند. پسر بنده نیز به دلیل علاقه وارد حوزه علمیه شده است و هم اکنون در آنجا مشغول به تحصیل است و دختر بزرگم بنا بر اعتقاد بنده مبنی بر ازدواج در سن پایین، در سن ۱۶ سالگی ازدواج کردند.
۸-با این توضیحات چند نفر در خانوادهتان حافظ کل قرآن کریم میباشند؟
هم در خانواده خودم. هم خانواده پدریام جمعاً ۷ نفر حافظ کل، یک نفر حافظ ۲۰ جزء و بقیه در حد ۵ یا ۶ جزء ازقرآن کریم را حفظ هستند.
۹-با توجه با اینکه امروز بحث تربیت فرزندان و انجام فرائض دینی آنها در خانوادهها به عنوان یک دغدغه شده است، شما چه روشی برای تربیت فرزندانتان بکار گرفتید؟ آیا در این راه به اجبار هم متوسل شدهاید؟ به نظر من باید ابتدا فضا و محیط خانواده را به گونه ای فراهم کرد که فرزندان ما به طرف عبادت و امور دینی گرایش پیدا کنند و حالت آمرانه و نهی کننده موثر نمیباشد و یکی از دلایلی که خواهرانم و اعضای خانواده بنده موفق به حفظ کل قرآن کریم شدند، این بود که بنده هیچ گاه به صورت امر و نهی یا دستوری آنها را به حفظ قرآن مجبور نکرده ا م، بلکه وقتی آنها علاقه مرا به قرآن و تاثیرات آن بر روی گفتار و رفتار من میدیدند آنها هم تشویق میشدند که به این سمت و سو بیایند
۱۰-نقش خانواده و خواهران و برادرانتان را در راه حفظ قرآن و پیشرفت کارتان را چگونه ارزیابی میکنید؟ چون از ابتدا شروع فعالیت ما از روستا بود و برای پیشرفت کار، ابتدا از خانواده شروع کردم و برای شروع آنها مشوق اصلی و یاور همیشگی من در این امر خطیر بودهاند و به نوعی بازوان من در این کار بودهاند و به جرات میتوانم بگویم که امور اصلی موسسه به صورت خانوادگی اجرا میشود، به طور مثال خواهر بنده مسئول آموزش موسسه، برادرم مسئول مدارس شبانه روزی قسمت برادران، از دیگر خواهرانم مسئول شعبه اصلی و مرکزی شیراز هستند که به اتفاق همسرش شعبه شیراز را اداره میکنند و همسر بنده مسئول مدارس شبانه روزی قسمت خواهران است و به هر حال همهی آنها به شکلی بنده و موسسه را کمک میکنند.
۱۱-از منظر شما خوشبختی در زندگی چیست؟ آیا شما خودتان را انسان خوشبختی میدانید؟
پاسخ اینکه من خودم را خوشبخت میدانم یا نه؟ بله، بنده خودم را خوشبخت میدانم البته این جدا از موفقیت است و فرق میکند و اینکه آیابنده فرد موفقی هستم یا نه؟ باید دیگران قضاوت کنند، اما من خوشبختی را واقعاً حس میکنم و بعضی اوقات که فکر میکنم، به این نتیجه میرسم که دغدغه های ما و دغدغه های دیگران کاملاً متفاوت است، هرگاه که با خانواده دور هم جمع میشویم تمام صحبتهای ما به امور قرآنی و دینی ختم میشود و بسیاری از مشکلاتی که در دیگر خانوادهها مطرح میشود در خانواده ما اصلا موضوعیت ندارد و امور مادی در درجات بعد میباشد.
۱۲-برای ترویج یک زندگی خوب در جامعه شما چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟
انسانها در زندگی به دنبال آرامش هستند و اینکه این آرامش از کجا بدست میآید برخی افراد مانند تشنه ای که بدنبال آب هست، گاهی وقت سراب را آب میپندارند. برخی آرامش را در پول زیاد ، برخی در مقام و برخی در جلسات لهوو لعب میدانند، و تعبیر قرآنیای که میتوانم بکار ببرم آیه {الابذکر الله تطمئن القلوب }میباشد و لازمه زندگی با آرامش رفتن به سوی خداست. قرآن هست که به انسان آرامش میدهد و به نظر بنده هر میزان قرآن در زندگی بیشتر حاکم شود به همان میزان آرامش در زندگی ما حاکم میشود.
۱۳-از موسسه قرآنی بیت الاحزان بیشتر بگویید، از شروع کار و اینکه فعالیت موسسه در چه حدی میباشد؟
موسسه قرآنی بیت الاحزان حضرت زهرا (س) از سال ۷۵ از روستای ماهفرخان واقع در شهرستان استهبان در ساختمان قدیمی و دو طبقه که چند اتاق بیشتر نداشت، شروع بکار کرد. آن زمان یکی از دوستان (آقای الهی زاده) این ساختمان را که از پدر بزرگشان که به رحمت خدا رفته بود، در اختیارما قرار دارند و ما تعمیراتی جزئی روی ساختمان انجام دادیم و آن ساختمان به عنوان یک پایگاه قرآنی شد و ما شروع به فعالیتهای قرآنی کردیم بنده اوایل کار در قم بودم و چند تن از دوستان اداره موسسه را به عهده داشتند و بنده تابستان و ایام تعطیل خدمت دوستان میرسیدم، البته در ابتدا با مشکلات فراوانی مواجه بودیم چون نه تجربه و نه امکانات مادی داشتیم و این کار را در محدودیت تمام و بی مهری برخی از مسئولین شروع کردیم و حتی اوایل وسیلهی نقلیه مناسب هم برای رفت و آمد نداشتیم. یادم هست که در سال ۷۶ تازه توانسته بودیم یک دستگاه موتور سیکلت بخریم آنقدر خوشحال بودیم که قابل وصف نبود و با آن موتور سیکلت روزانه تا ۳۰۰ کیلومتر مسافت را طی میکردیم آن روزها مشکلات فراوان بود: مشکل مکان، مشکل نیرو، مشکل مالی و…
اوایل مبلغ ۴ میلیون تومان وام قرض الحسنه گرفتیم و اولین کار، خریدن یک دستگاه مینی بوس برای موسسه بود و برای یک موسسه تازه به کار، خرید یک مینی بوس نقطه عطفی بود برای شروع بهتر و سریعتر به کار و توسعه آن، خاطره جالبی که در اوایل کار یادم میآید این بود که آن زمان بنده راهی قم شده بودم و یکی از معلمین منطقه را به عنوان مربی در نبود خودم تعیین کرده بودم که ایشان هر جمعه کلاس قرائت را برای بچهها تشکیل میدادند و بنده مرتب با ایشان از طریق تلفن در تماس بودم و از اوضاع و احوال کلاسها مطلع میشدم، بعد از چند مدت ایشان به بنده گفتند: آقای شاهسونی به نظر من کلاسها رونقی ندارد و اگر تعطیل شود بهتر است (آن زمان بچهها از روستاهای مختلف درروز جمعه بوسیله مینی بوس موسسه دور هم جمع میشدند) و من علت را پرسیدم ایشان جواب دادند : بچهها چون از روستاهای مختلف هستند، به صورت منظم در کلاسها شرکت نمیکنند و به نظرم هزینهی بیهوده میکنید. بنده از ایشان فرصت خواستم تا کمی بیشتر فکر کنم و با دوستان مشورت کنم و قرار شد که فردای آن شب با ایشان تماس بگیرم و جواب را اعلام کنم. هنگامی که تماس گرفتم برایم خیلی عجیب بود، چون ایشان شروع به معذرت خواهی کردند و بابت حرف شب قبلشان پوزش خواستند. بنده خیلی تعجب کردم و علت را جویا شدم ایشان در جواب گفتند : دیشب خوابی دیدهاند و این خواب برایشان اتمام حجت بوده است، و توضیح دادند که در عالم خواب، شخصی با عتاب و تندی سرشان داد زده و فرمودنده اند که شما با اجازه چه کسی پیشنهاد تعطیلی کلاس قرآنی را دادهاید که به نام حضرت زهرا (س) است؟ و من در خواب بسیار ترسیده بودم و متوجه شدم که این کار زیر نظر بانوی عالم حضرت زهرا است و با خود عهد کردم که به نحوی شده کلاس را ادامه میدهم (البته ایشان ذکر نکردند که شخصی که در خواب دیده بودند چه کسی بوده است) و بنده که به خواب و رویای صادقانه که حتی در قرآن هم از آن نامبرده شده، اعتقاد کامل داشتم وبا شنیدن چنین حرفی یقین پیدا کردم که با عنایت اهل بیت خصوصاً حضرت زهرا (س) این کار آینده خیلی درخشانی خواهد داشت و به یاری و عنایت اهل بیت مشکلات را پشت سر خواهیم گذاشت و شاهد پیشرفت روز به روز موسسه خواهیم بود.
۱۴- جنابعالی به عنوان خادم نمونه قرآنی کشور هم انتخاب شدهاید، در این باره توضیح بیشتری میدهید؟
در ماه مبارک رمضان هر ساله در کشور از خادمان و فعالان قرآنی کشور تجلیل به عمل میآید، و بنده هم در سال ۸۷ به عنوان فعال برگزیده قرآنی کشور انتخاب شدم و دیپلم تقدیر و افتخار را از دست ریاست محترم جمهوری دریافت کردم.
۱۵- بیت الاحزان حضرت زهرا (س) بیشتر با نام شما شناخته شده است، ایده تاسیس این موسسه چگونه و از کجا نشات گرفت؟
در درجه اول که واقعاً لطف و عنایت خداوند بود که به این سمت و سو کشیده شوم و بعد از آن آشنایی با حاج آقا طباطبایی که بنده از شاگردان ایشان بودم و این خیلی موثر بود در به فکر افتادن تاسیس موسسه، در هر حال من این را لطف خداوند میدانستم چون هر کجا که میرفتم جو و فضای قرآنی در آنجا حاکم بود. حاج آقا طباطبایی موسسه ای داشتند به نام دارالتحفیظ و بنده هنگامی که وارد این موسسه شدم به ذهنم خطور کرد که همین کار و برنامه را در روستا و منطقه خودمان داشته باشیم و در حقیقت بیت الاحزان اوایل یک نوع الگو برداری از برنامه حاج آقا طباطبایی بود.
۱۶-برای اداره موسسه چه منابع مالی در اختیار دارید؟ آیا نهادها و موسسات دولتی از شما حمایت میکنند؟
بنده ابتدا یک توضیح مختصر از حجم فعالیتها و نیازهای موسسه میگویم، موسسه بیت الاحزان ابتدا از یک روستا شروع به کار کرد و الان هم در سطح کشور موسسه ای مطرح و به نام میباشد که در استانهای مختلف کشور دارای شعبه است. مرکز فعالیت موسسه استان فارس است و استانهایی مثل تبریز، قم، سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان و بوشهر، کهگیلویه و بویر احمد ازجمله استانهایی هستند که موسسه در آن دارای شعبه میباشد. الان حدود ۶۰۰ مربی به صورت تمام وقت وپاره وقت با ما در حال همکاری هستند. در مدارس حفظ شبانه روزی که حدود ۱۳۰ نفر خواهر و برادر از تمام نقاط کشور را گزینش کردهایم و در طرح یکساله حفظ قرآن که همراه با ترجمه و مفاهیم قرآن است شرکت کردهاند. به اقرار بسیاری از فعالان قرآنی کشور نابترین و برترین فعالیت حفظ قرآنی کشور در موسسه بیت الاحزان صورت می گیردو در مجموع حدود ۲۰ هزار قرآن آموز تحت پوشش فعالیت موسسه در قسمتهای مختلف اعم از مهد کودک و پیش دبستانی، دبستان حفظ، تفسیر، روخوانی و روانخوانی قرآن میباشد، در مقطع مهد کودک و پیش دبستانی چندین کتاب خود موسسه چاپ کرده و با روش خاص مربوط به موسسه تدریس میشود و دیگر اینکه فعالیت ساختمان سازی موسسه، که تا به اکنون بالغ بر ۴۳ ساختمان احداث و افتتاح گردیده البته همهی این مقدمه ای که عرض کردم نیاز به بعد مالی دارد که مقدار اصلی آن را توسط کمکهای مردمی تامین میشود. البته در سالهای اخیر ما ازکمکهای مالی مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی وزارت ارشاد، بهره مند شدهایم که این مرکز با کمکهای مقطعی خود در قسمتهای مختلف به فعالیتهای ما شتاب بیشتری داده است؛ و مقداری محدودی هم ادارهی اوقاف استان فارس کمک مالی به ما میکند، البته خود موسسه هم در کنار فعالیتهای قرآنی اقدام به انجام برخی از فعالیتهای درآمدزا کرده است که هم موجب اشتغال زایی برای برخی از جوانان منطقه و همچنین ایجاد درآمد برای موسسه شده است.
۱۷-کمکهای مالی که از ارگانهای دولتی مثل مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی و اداره اوقاف به شما میشود، حدوداً چند درصد از مخارج و هزینه های موسسه را شامل میشود؟ و چند درصد هزینهها را خود موسسه و کمکهای مردمی تامین میکنند؟ بین ۱۰ تا ۲۰ درصد هزینهها را نهادهای دولتی و مابقی را کمکهای خیرین و درآمد خود موسسه شامل میشود.
۱۸-تا کنون چند نفر حافظ کل در موسسه، و چند نفر در شرف حافظ شدن هستند؟
تا الان در سراسر کشور ۶۲۰ حافظ کل و صدها نفر مشغول به حفظ هستند که در سالهای آینده حافظ کل میشوند و پیش بینی ما برای سالهای آینده خروجی حداقل ۲۰۰ نفر حافظ کل از موسسه میباشد و این زمانی حائز اهمیت است که در مقایسه با دیگر موسسات قرآنی کشور بیت الاحزان حضرت زهرا سالانه یک سوم از کل حافظانی که در کشور تربیت میشوند را عهده دار میباشد.
۱۹-از مشکلاتی که دراین راه خطیر با روبرو هستید بیشتر بگویید.
موسسه در بحث نیروی انسانی توان زیادی دارد چه از نظر حفظ و چه مربیان، ولی برای گسترش فعالیت قرآنی در سراسر کشور واقعاً نیاز به حمایت ویژه ای از طرف مسئولین ذی ربط میباشد، حمایتهایی که به ما کمک کند، ما بتوانیم این فعالیتها را بیشتر توسعه دهیم اما متاسفانه اعتبارات دولتی که به ما میرسد بسیار بسیار محدود و اصلا جوابگوی نیازهای روز افزون ما نیست. مدارس شبانه روزی حفظ و تفسیر موسسه بی نهایت استقبال کننده دارد ولی ما بدلیل کمبود امکانات و اعتبارات و کمبود فضا، حتی جرات تبلیغ به صورت علنی را هم نداریم، چون تعداد مراجعین خانوادهها برای حفظ فرزندان اینقدر زیاد است که امکانات ما جوابگو نمیباشد و ما ناگزیر هستیم که از میان انبوه مراجعین فقط تعداد محدودی را گزینش و قبول کنیم و از این بابت بنده شرمنده بسیاری از خانواده های عزیز میباشم. طبق آماری که ما بدست آوردهایم هر نفر در یکسال بالغ بر حدود ۳ میلیون تومان هزینه برای موسسه دارد و اگر تنها مشکل مکان برای ما حل میشد، موسسه این قابلیت را دارد که سالانه حدود ۱۰۰۰ نفر حافظ کل قرآن را تربیت کند؛ و این یعنی در سال ۱۰۰۰ فعال قرآنی و ۱۰۰۰ مدبر قرآنی و … و بنا کردن چنین مدرسه و خوابگاهی که ظرفیت ۱۰۰۰ نفر را داشته باشد هزینهی بسیار هنگفتی را در بردارد که موسسه قادر به پرداخت چنین هزینه ای نخواهد بود، لذا از مسئولین عزیز تقاضا دارم که با عنایت ویژه خود برخی از هزینه های موسسه را متقبل شوند.
۲۰-برای ورود به موسسه و حفظ کردن کل قرآن کریم شرایط سنی چگونه است و شما چه معیار و ملاکی برای مراجعه کنندگان قرار دادهاید؟
شرایط خاصی در نظر گرفته نشده است و ما از تمامی سنین و مقطع تحصیلی پذیرش میکنیم و تنها معیار ما علاوه بر تسلط بر روخوانی و روانخوانی قرآن کریم متاهل نبودن فرد است و در ابتدا از عزیزان آزمون ورودی و مصاحبه گرفته میشود و بعد از قبولی یک دوره آزمایشی یکماه برگزار میشود و کسانی که موفق شوند این دوره را با موفقیت پشت سر بگذراند برای دوره اصلی و در واقع طرح یکساله حفظ و تفسیر قرآن پذیرش میشوند و این نکته را هم ذکر میکنم که پذیرش موسسه، اردیبهشت ماه هر سال میباشد.
۲۱-در مورد قرآن آباد ایران بیشتر توضیح دهید، و اینکه چند حافظ کل در قرآن آباد وجود دارد؟ قرآن آباد در واقع همان روستای محمد آباد دهستان خیر از توابع شهرستان استهبان میباشد و این نام زیبا را اولین بار نشریه گلستان وزارت ارشاد ابتکار کرد و از نظر بنده این لقب واقعاً برازنده این روستا میباشد. این روستا حدود ۱۳۰۰ نفر جمعیت دارد و هسته اصلی موسسه بیت الاحزان از این روستا شکل گرفت. این روستا در حدود ۴۶ نفر حافظ کل قرآن و بیش از ۷۰۰ نفر قرآن آموز در دوره های مختلف حفظ، تفسیر، ترجمه، روخوانی … را دارد و این رکورد حتی در کل جمعیت بعضی استانهای کشور هم دیده نمیشود و این چیزی نیست جز عنایت و لطف خداوند، طبق آماری که دادگستری شهرستان اخیراً اعلام نموده روستای قرآن آباد از لحاظ جرم و جنایت و تعداد رجوع پرونده به دادگاه در حد بسیار بسیار پایینی قرار داشته و این مرهون فضا و جو قرآنی هست که بر روستا حاکم است.
۲۲-آینده موسسه را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه برنامههایی برای پیشرفت و پویایی موسسه در نظر گرفتهاید؟
بعضی اوقات دوستان از بنده سوال میکنند که شما به چند درصد از اهدافتان رسیدهاید؟ و بنده جواب میدهم شاید ۱ الی ۲ درصد، ما طرحهای زیادی را در ذهن و چشم انداز موسسه داریم اعم از فعالیتهای بزرگ در عرصه بین المللی، فعالیت در عرصه هنری و … بنده پیشنهاد احداث حوزه علمیه در منطقه و تاسیس دانشکده حفظ و تفسیر قرآن را دادهام و به طور جد پیگیر آن هستم، شعار اصلی ما اینست که توانمندترین موسسه قرآنی جهان اسلام شویم.
۲۳-اطرافیان شما را به عنوان یک روحانی مدیر میشناسند، به نظر خودتان این باور از کجا نشات میگیرد؟
شاید به خاطر فعالیتهای مثبتی باشد که ما انجام دادهایم ودیگران نسبت به بنده این باور راپیدا کرده باشند. اگرزمانی که ما فعالیتهایمان را در روستا شروع کردیم بجای آن در یک شهر بزرگ شروع میکردیم بالطبع امیتازاتی را به همراه میداشت و خیلی از مسئولان فعالیتهای ما را به طور ملموس میدیدند و ما را حمایت میکردند، ولی دقیقاً از منطقه ای شروع کردیم که نه در دید مسئولین بودیم و نه افراد متمول که با کمکهای خود ما را تامین کنند. در عین حال قصد کار بزرگ داشتیم و این باعث شد که افکار ما پویا و فعال شود و برای رسیدن به هدفمان کارها را مدیریت کنیم و یا از کارهای کوچک شروع کنیم، مثلاً نیاز قرآن آموزان چون اوایل به کتابهای مذهبی بود ما اقدام به تاسیس فروشگاه و نمایشگاه کتاب و محصولات فرهنگی کردیم و برای کسب درآمد موسسه، کارگاه مصالح ساختمانی، دفتر زیارتی و … را راه اندازی کردیم و هنگامی که مردم این فعالیتها را میبینند شاید این دید را پیدا میکنند که این موسسه موفق، مدیریت موفقی دارد.
۲۴-بحث فعالیتهای اقتصادی که اشاره کردید، علاوه بر درآمد زایی برای موسسه، موجب اشتغال زایی هم شده است تاکنون چند نفر از جوانان و مردم شهرستان مشغول به کار در موسسه هستند؟ و ازاین طریق امرار معاش میکنند؟ در بخشهای اقتصادی به طور مستقیم ۵۰ نفر مشغول به کار هستند و در مجموع حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ نفر در بخشهای مختلف اعم از فرهنگی و … مشغول به کار هستند.
۲۵-حاج آقا شما چه توصیه ای به روحانیون و طلبه های جوان دارید؟ روحانیون در خارج از فضای حوزه چه کمکهایی میتوانند به مردم کشور و اسلام بکنند؟
توصیه بنده اینست که ابتدا از هیچ مشکلی هراس نداشته باشند و وارد کار شوند، انشاالله که خداوند هم کمک میکند همانطور که در قرآن وعده داده است {ان تنصروا الله ینصرکم}
از کم شروع کنند ولی به کم قانع نشوند. توصیه دیگر بنده اینست که یک روحانی واقعا باید در تمام عرصه های زندگی مردم وارد شود و به فکر تمام مشکلات مردم باشد، همانطور که پیامبر و ائمه بودند پیامبر تنها به فکر دین مردم نبود بلکه به فکر سعادت و خوشبختی و شکم مردم هم بود، و ما هم باید به این سمت و سو برویم. روحانیون ما باید در شرایط فعلی هم در عرصه فرهنگی و هم اقتصادی فعال باشند و اگر ما ادعای صداقت در کارمان را داریم باید وارد کار شویم تا عرصه بر افراد حیله گر و سود جو تنگ شود و در نتیجه اقتصاد سالم، پویاو فعال داشته باشیم.
۲۶-با توجه به اینکه مقام معظم رهبری امسال را به عنوان سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه انسانی نامگذاری کردهاند، نظر جنابعالی در مورد اقتصاد مقاومتی و خود اتکایی و تولید ملی چیست؟
به اعتقادبنده مقام معظم رهبری به عنوان رهبر جامعه و به عنوان نافذترین و با بصیرت ترین شخصی که در مملکت هستند و از بالا تمام مشکلات جامعه و نیازهای آن را رصد میکنند، در سالهای اخیر بیشتر بر جنبه اقتصادی کشور توجه دارند و اگر ما به ایده ایشان اعتقاد داشته باشیم مطمئناً خیلی سریع به موفقیت خواهیم رسید. ایشان وقتی به تولید ملی و اقتصاد تاکید میکنند یقیناً همه مردم نه تنها دولت باید به این فکر کنند که هر کدام چه نقشی میتوانند در اقتصاد کشور ایفا کنند و آحاد مردم باید به فکر سرمایه گذاری و پویایی اقتصاد باشند، در این صورت مطمئناً تحریمها هم اثری بر روی زندگی ملت عزیز و شریف ایران نخواهد داشت
۲۷-یک خاطره جالب که از ابتدا کارتان تا به اکنون برایتان اتفاق افتاده است را برای خوانندگان بازگو کنید.
یکی از کارهایی که ما در موسسه انجام میدهیم اینست که کسانی که به حفظ کل قرآن نائل میشوند در جاهایی که شعبه تاسیس میکنیم آنها را به عنوان مربی به شهرها و روستاهای مختلف اعزام میکنیم. یادم هست زمانی که برای بازدید و احوالپرسی به یکی از شعب واقع در روستایی محروم و دور افتاده در یکی از شهرستانهای قیرو کارزین استان فارس رفته بودم، یکی از خواهران که حافظ کل قرآن بودند درآن روستای محروم به عنوان مربی مشغول به فعالیت بودند، زمانی که من آنجا رفتم تابستان بود و هوا به شدت گرم بود، چیزی در حد ۵۰ درجه و آب روستا هم به علت خشکسالی، کامل قطع شده بود و فقط نیم ساعت در شبانه روز مردم حق استفاده از آب آشامیدنی را داشتند و حتی نمیتوانستند از آب برای کولر استفاده کنند و در مدت چند ساعتی که در آنجا بودم برای خود بنده بسیار طاقت فرسا و سخت بود. در لحظات آخر که قصد برگشتن داشتیم آن مربی خواهر نزد من آمد و گفت : حاج آقا میتوانم از شما خواهش کنم که اجازه بدهید من هم به همراه شما برگردم؟ چون هوا بسیار گرم و شرایط غیر قابل تحمل بود و بنده هم هنگامی که آن شرایط را دیده بودم دیگر نمیتوانستم حرفی بزنم و ناچار قبول کردم. ایشان هنگامی که رفتند آماده شوند چند لحظه ای مکث کردند و از بنده خواستند که برایشان استخاره بزنم و بنده هم قرآن را که باز کردم این آیه آمد که خیلی برایم عجیب و در عین حال جالب بود «و من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و …» {از مومنین مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستهاند صادقانه ایستاده و با صداقت کار کردند و بعضی از آنها که اجلشان قرا رسیده به شهادت نائل شدند و بعضی از آنها هم منتظر اوامر الهی هستند و این ستن الهی است که هیچ گاه تغییر نمیکند. }آیهی ۲۳ سوره مبارکه احزاب.
وقتی این آیه از قرآن را برای ایشان خواندم اشک، از چشمانشان جاری شد و ایشان گفتند : حاج آقا منصرف شدم و در اینجا میمانم، و در آنجا ماندند و فعالیت کردند و حافظان زیادی را تربیت کردند، و در همان منطقه به زحمت و کوشش این خواهر بزرگوار چندین شعبه تاسیس شد.
۲۸-حاج آقا تا کنون پست وسمت دولتی داشتهاید؟
راستش تا به حال پیشنهادات زیادی برایم شده است، ولی به خاطر علاقه ای که به فعالیت قرآنی و منطقه خودم داشتم، نپذیرفتم و فقط مدت کوتاهی در عین حال که در موسسه بیت الاحزان هم فعالیت میکردم، درهفته ۳ روز را، در تهران به عنوان مسئول آموزش مرکز توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی مشغول بودم و الان هم به عنوان عضو هئیت مدیره اتحادیه تشکلهای قرآنی کشور هستم.
۲۹–در زندگی خصوصی خودتان مسائل قرآنی را تا چه اندازه رعایت میکنید؟
قطعاً رعایت کردن کل قرآن و تک تک نکات آن برای بنده و امثال بنده خیلی سخت است و ما اصلاً نمیتوانیم چنین ادعایی را بکنیم و فقط معصومین میتوانند کل قرآن را در زندگیشان اجرا کنند، اما تا جایی که در توان بود تلاش کردیم که زندگیمان را بر مبنای آیات قرآن قرار بدهیم.
۳۰-برای کاربردی کردن قرآن درزندگی مردم چه پیشنهادی دارید؟ و ما چطور میتوانیم قرآن را در زندگی خودمان کاربردی کنیم؟
برای پاسخ به این سوال بنده با یک مثال شروع میکنم، اگر به تمام جوانان ایران به هر کدام یک قرآن جیبی بدهیم و بگوییم که شما موظف هستید که شبانه روز این قرآن را همراهتان داشته باشید، همین حضور فیزیکی قرآن چقدر میتواند در اخلاق و زندگی آنها تاثیرگذار باشد؟ یقیناً درصد زیادی از تخلفات کمتر میشود و شاید حتی خیلیها قبول نکنند که قرآن همراهشان باشد، چون برایشان سخت است که در حضور قرآن اشتباه کنند و مرتکب گناه شوند. حال اگر این تبدیل به حفظ قرآن وبعد عمل به قرآن …بشود به مراتب تاثیراتش بیشتر میشود، پس نتیجه میگیریم که حتی حضور فیزیکی قرآن هم موثر است و به ترتیب روخوانی و حفظ تفسیر و فهم قرآن؛ و اینکه مقام معظم رهبری میفرمایند : «ما در کشور باید ۱۰ میلیون نفر حافظ کل قرآن داشته باشیم» ایشان با یک دید نافذی این جمله را میگویند و اگر واقعا ۱۰ میلیون حافظ در کشور داشته باشیم اصلا ریشه خلاف در جامعه کنده میشود. خلاصه اینکه قرآن نور است و با هر قسمتی از آن مانوس بشویم نورانیت پیدا میکنیم.
گفت و گو با همسر
۱- شما به عنوان همسر آقای شاهسونی هنگامی که ایشان در خانه نیستند و یا در مسافرت هستند، قطعاً با نبودایشان با مشکلاتی روبرو هستید، چگونه در نبود حاج آقا با این مشکلات دست وپنجه نرم میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مشکلات البته که زیاد هست چون ایشان اکثر مواقع یا در مسافرت هستند و یا در موسسه، و کمتر پیش میآید که در منزل باشند اما به یاری خداوندو قرآن و حمایت خانوادهی آقای شاهسونی و پدر و مادر خودم مشکلات چندانی بوجود نمیآید و تا کنون در نبود حاج آقا بالحمدالله مشکل خاصی برایمان بوجود نیامده است.
۲-شما به عنوان حافظ کل قرآن کریم و مسئول مدرسه شبانه روزی موسسه، چه فعالیتها و کمکهایی به حاج آقا و موسسه انجام میدهید؟
در مدرسه شبانه روزی حفظ قرآن که از نقاط مختلف کشور خواهران میآیند و طی یکسال حافظ قرآن میشوند، بنده به عنوان مسئول مدرسه و کمک کار مربیان مشغول به انجام فعالیت هستم و هماهنگی امور مربوط به قسمت خواهران با بنده است.
۳-شما به عنوان یک مادر که هم در کار منزل به کارهای خانه میپردازید و هم در خارج از منزل در موسسه به حاج آقا کمک میکنید، چه توقعات و انتظاراتی از ایشان دارید؟
الحمدالله با اینکه کار حاج آقا خیلی زیاد است اما هیچ گاه از کارهای منزل و رسیدگی به فرزندان غافل نبوده اند و همیشه با احترام با اعضای خانواده رفتار کردهاند و هر انتظاری را که من از حاج آقا داشتهام توانسته اند برای من و اعضای خانواده برآورده کنند.
۴-حفظ کل قرآن برای شما چقدر طول کشید؟ آیا به صورت تخصصی در طرح یکساله موفق به حفظ کل قرآن شده ای؟ یا به مرور زمان؟
از همان ابتدای ازدواج و زندگی با حاج آقا، ایشان یه صورت مرتب ومکرربنده را تشویق به حفظ قرآن مینمودند و من از همان ابتدای ازدواج شروع به حفظ کردم، اما بعد از مدتی به علت مشکلات خانه و رسیدگی به فرزندان نتوانستم ادامه بدم، البته به مرور توانستم ۲۰ جز از قرآن را در خانه حفظ کنم و حاج آقا هر روز همانند یک مربی و استاد از من، محفوظات را میپرسیدند؛ و هنگامی که از قم به روستای خودمان برگشتیم، به صورت جدی تردر مدرسه شبانه روزی شروع به حفظ قرآن کردم و توانستم در مدت یکسال حافظ کل قرآن شوم.
۵-شما به عنوان یک مادر که در کنار نقش مادری به عنوان مربی و حافظ کل قرآن در خارج از منزل هم مشغول به فعالیت هستید چه پیشنهادی و یا توصیه ای برای دیگرمادران دارید؟
قطعا هر کس که با قرآن ارتباط داشته باشد و با قرآن مانوس باشد در زندگی تاثیرات خوب قرآن را خواهد دید و اگر مادران عزیز به این نکته توجه کنند که ارتباط با قرآن برای فرزندانشان همانند تحصیل، ورزش ودیگرامور ضروری است، میتوانند خودشان و فرزندانشان با قرآن مانوس شوند و از تاثیرات معنوی قرآن در زندگی استفاده ببرند.
گفت و گو با دختر
۱-خودتان را بیشتر برای خوانندگان معرفی کنید و توضیح دهید که در چه سنی موفق به حفظ کل قرآن شدید؟ به نام خدا. بنده فاطمه شاهسونی به عنوان دختر بزرگ آقای شاهسونی در سن ۱۵ سالگی و در مدت یکسال موفق به حفظ کل قرآن شدم.
۲-شما در کارهای موسسه به پدرتان کمک میکنید؟ بنده چون الان مشغول به تحصیل میباشم کمتر میتوانم کمک کنم.
۳-مهریه شما برای ازدواج چقدر بوده و نظرتان راجع به مهریه زیاد چیست؟
مهریه بنده ۱۱۴ سکه بهار آزادی به نیابت ۱۱۴ سوره قرآن کریم میباشد و به نظر من مهریه نمیتواند به عنوان وسیله ای برای رسیدن به خوشبختی و استحکام زندگی باشد، بلکه عشق و علاقه و تفاهم است که به زندگی رنگ و بو میدهد.
۴-پس توصیه شما به دختران همسن و سال خودتان اینست که مهریه زیاد نمیتواند خوشبختی به همراه بیاورد؟
قطعاً همین طور است و حتی مهریه زیاد موجب کینه و دشمنی در زندگی میشود.
۵-با توجه به اینکه پدر شما خدمات زیادی را برای جامعه اسلامی کشور انجام دادهاند، از اینکه شمادختر ایشان هستید چه احساسی دارید؟ بزرگترین افتخار من اینست که دختر فردی هستم که توانسته به مردم و جامعه خدمت کند و دین خدا رادر میان مردم توسعه و ترویج دهد.
۶-برای آینده چه برنامه ای دارید؟ آیا پدرتان را در این راه کمک میکنید؟
فعلا قصد دارم که در برنامه های ارتقاء علمی که تحت نظر موسسه است شرکت کنم (حفاظ میتوانند به مدت یکسال در این کلاسها شرکت کنند و بعد از موفقیت در آزمونی که آخر سال از آنها گرفته میشود مدرک کارشناسی علوم قرآنی و حدیث اخذ میکنند) و بعد از اخذ مدرک لیسانس در موسسه مشغول به فعالیت شوم.
آقای شاهسونی تبلیغات شما در فضای مجازی داخل ایران مثل سروش و اینا صفر به هزار در اینیستاگرام و وات ساپ هست درصورتیکه حافظان اصلی قرآن و و ولایت آن اپلکشن ها را اصلأ ندارند
چرا باید مصاحبه نفر ارشد حفظ قران بدون نظر باشد چون به سمع و نظر حافظان قرآن نرسیده
حرف زیاده ولی کو گوش شنوا موفق باشید
خدا سلامتی و موفقیت بیشتر بهشون بده. ان شاء الله که من هم بتونم یه روزی حافظ کل قرآن بشم.
ان شاءالله که موفق باشید حاج آقا
خدا بهتون عزت و طول عمر بده
التماس دعا