طرح ملی آیات زندگی
سوره حجرات/ آیه13

 

شعر:

آن نیست شجاعت که گلو چاک کنی         مردانگی آن جاست که دل پاک کنی

وقتی که به باشگاه تقوا رفتی                ای کاش حریف نفس را خاک کنی

شان نزول:

در دوران جاهلیّت، اعراب ملاک برتری را عربیّت و نسب می­ دانستند، و این فکر در زمان رسول خدا نیز در بین آن­ها وجود داشت. خداوند در این آیه ملاک برتری در جامعه اسلامی را تقوا دانسته و با این کار به تمامی سنّت­ های اشتباه رایج در جامعه پایان بخشید.در شأن نزول این آیه آمده است که «چون پیغمبر اکرم (ص) مکّه را فتح نمود به بلال دستور داد برود بر بام مسجد الحرام اذان بگوید صدا را که به اذان بلند کرد عتاب بن اسید گفت الحمد لله که پدرم باقى نماند تا این سیاه را ببیند حارث بن هشام گفت:محمّد جز این کلاغ سیاه را نیافت تا مؤذّن خود کند؟ أبوسفیان گفت: هر چه ما می­گوئیم خداى آسمان، محمّد (ص) را خبر می ­کند. جبرئیل نازل شدوخبر داد به گفتار آن­ها و آیه فوق را آورد. پیغمبر اکرم فرمود: اى مردم خداوند به صورت­ها و مال­هاى شما نظر نمی ­کند بلکه نظرش به دل­هاست که کدام پرهیزگارند چون که شما همه، فرزندان آدم هستید گرامی ‏ترین شما نزد پروردگار کسانى باشند که تقوى و پارسائى آنان بیشتر است.(تفسیر جامع، ج۶، ص۴۰۶)قرآن کریم عدالت، همکاری بر انجام نیکی­ ها، ادای دین، وفای به عهد، انجام واجبات و ترک محرّمات را از مصادیق تقوی دانسته و در روایات ما تقوی به مَرکَبی تشبیه شده است که صاحبانش بر آن سوار شده و آن مَرکَب آن­ها را آرام و بدون خطر به ساحل بهشت می­ رساند.

حدیث:

۱-پیامبر(ص)دراثناء ایّام تشریق(روزهاى ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ذى الحجه)در سرزمین”منى”در حالى که‏ بر شترى سوار بود رو به سوى مردم کرد و فرمود: اى مردم بدانید! خداى شما یکى است و پدرتان یکى، نه عرب بر عجم برترى دارد و نه عجم بر عرب، نه سیاه­پوست بر گندم­گون و نه گندم­گون بر سیاه­پوست مگر به تقوا، آیا من دستور الهى را ابلاغ کردم؟ همه گفتند: آرى! فرمود: این سخن را حاضران به غائبان برسانند!(عیون أخبارالرضا ج۲، ص۲۳۶)

۲-پیامبر(ص) فرمودند: خداوند به وضع خانوادگى و نسب شما نگاه نمی ‏کند، و نه به اجسام شما، و نه به اموالتان، ولى نگاه به دل­هاى شما می ‏کند، کسى که قلب صالحى دارد، خدا به او لطف و محبّت می ‏کند، شما همگى فرزندان آدم­ هستید، و محبوب ترین شما نزد خدا با تقواترین شما است(تفسیر اهل بیت ع ج۱۴، ص۵۶۰)

۳-مردی به امام رضا (ع) عرض کرد: «قسم به خدا! روی زمین کسی از نظر نژاد بهتر از شما نیست». فرمود: «تقوی و پرهیزکاری آن‌ها را به این مقام رسانده و اطاعت و بندگی موجب مقام آن‌ها شده است». دیگری عرض کرد: «به خدا تو از تمام مردم بهتری». فرمود: «این قسم را نخور بهتر از من کسی است که پرهیزکارتر از من باشد وسپس این آیه را تلاوت فرمودند:وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُم(عیون أخبارالرضا (ج۲، ص۲۳۶)

۴-پیامبر (ص)فرمودند: با تقواترین مردم کسی است که حقّ را بگوید، چه به نفع او باشد و چه به زیانش(تفسیر اهل بیت ع ج۱۴، ص۵۶۰)

داستان:

۱- از امام باقر (ع) روایت شده که آن حضرت فرمود: «سلمان (ره) به همراه گروهی از قریش در مسجد نشسته بود. آن‌ها درباره‌ی اصل و نسب خودشان سخن می‌گفتند و بر یکدیگر فخرفروشی می‌کردند. تا اینکه به سلمان رسیدند». عمربن‌خطاب از او پرسید: «به من بگو: تو کیستی و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست»؟ سلمان پاسخ داد: «من سلمان‌بنده خداوند‌ هستم. قبلاً گمراه بودم. خداوند به وسیله‌ی حضرت محمّد (ص) مرا هدایت کرد. دارای عائله و خانواده بودم (پرهزینه بودم) خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا بی‌نیاز کرد. غلام بودم، خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا آزاد کرد. این اصل و نسب من است». درحالی‌که سلمان برای آن‌ها سخن می‌گفت، پیامبر (ص) به سوی آن‌ها آمد. سلمان همه‌ ماجرا را برای آن حضرت تعریف کرد. رسول خدا (ص) فرمود: «ای قریش! حسب و نسب مرد، دین اوست و جوانمردی‌اش به اخلاقش و اصل و ریشه او، عقل اوست. پروردگار در قرآن کریم فرموده است:إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ. اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله ها قراردادیم تا یکدیگر را بشناسید؛اینها ملاک برترى نیست، گرامى‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ به یقین خداوند دانا و آگاه است. سپس فرمود: «ای سلمان! هیچ کدام از آن‌ها جز بر اساس میزان تقوا و پرهیزگاری‌اش بر تو برتری ندارد. چنانکه پرهیزگاری از آن تو باشد، تو از همه‌ی آن‌ها برتری»(همان،ص۵۵۴)

۲-نقل شده است روزی پیامبر(ص) از بازار مدینه می­ گذشتند، دیدند غلام سیاهی را می ­فروشند و غلام می­ گوید هر که مرا می­ خرد به این شرط بخرد که مرا منع نکند از نماز خواندن در پشت سر رسول خدا(ص) زیرا من همیشه نماز یومیّه را پشت سر ایشان می ­خوانم و در جای دیگر نخوانده ­ام. مردی او را با همین شرط خرید، پیغمبر اکرم او را در نماز می ­دید، روزی او را مشاهده نکرد، سبب او را سؤال کرد، گفتند تب دارد و نتوانسته به نماز آید. آن حضرت به عیادت او تشریف بردند. بعد از سه روز از حال او جویا شد، مولای او عرضه داشت: فوت نمود. آن جناب به محض شنیدن برخاست و خود متکفل غسل و کفن او گردید. مهاجر و انصار از این مهربانی پیامبر(ص) نسبت به غلام سیاه بسیار تعجب کردند در این هنگام خداوند سبحان آیه مبارکه سوره حجرات را نازل فرمود که بدانید: حسب و نسب را اثری در برتری و بزرگی نیست. و برتری تنها به تقوا و پرهیزگاری است(تفسیر الکشاف، ج۴، ص۳۷۵)

۳- خداوند به حضرت موسی(ع) وحی کرد: این مرتبه که برای مناجات آمدی، بدترین مخلوق مرا همراه خود بیاور.موسی(ع) برای پیدا کردن چنین شخصی تفحص کرد و نیافت؛ زیرا به هرکس می‌رسید جرئت نمی‌کرد بگوید من از او بهترم .خواست یکی از حیوانات را ببرد، به سگی که مریض بود وتمام بدنش را کِرم گرفته و لاشه گندیده اش رها شده بود و بوی عفونتش رهگذران را آزار می داد برخورد کرد و با خود گفت: این را همراه خود خواهم برد، پس ریسمان به گردن سگ انداخت و مقداری سگ را همراه خود کشاند و آورد، ولی بعد پشیمان شد و آن را رها کرد و تنها به درگاه پروردگار آمد. خطاب رسید: چرا فرمانی که به تو دادم، اجرا نکردی؟ عرض کرد: پروردگارا! کسی را نیافتم که از خودم پست‌تر باشد.خطاب رسید: ای موسی! به عزت و جلالم سوگند اگر کسی را همراه می‌آوردی که او را پست‌تر از خود می دانستی، نام تو را از طومار پیامبران محو می‌کردم(لئالی‌الاخبار، ص ۱۹۷)

صوت: