در حال حاضر با توجه به اینکه هر مسلمانی ۱۰ بار این آیه شریفه را در شبانه روز قرائت می‌نماید، بررسی این موضوع شایسته است که چگونه این آیه شریفه ما را در صراط اقتصاد قرآنی و فطری قرار داده و از اقتصاد ظلمانی جهان ماده‌پرستی می‌رهاند.

حجت‌الاسلام والمسلمین حسین درودی، مدرس حوزه و دانشگاه، در یادداشتی به بررسی ابعاد اقتصادی سوره مبارکه حمد پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه می‌آید:

مقدمه

با توجه به اینکه اکثر مفسرین آیه شریفه ۷ فاتحه الکتاب را درباره (من یطع ‏اللّه والرّسول فاولئک مع الّذین انعم اللّه علیهم من النبیّین والصدّیقین والشهداء والصالحین؛ کسانى که خدا و رسول را پیروى کنند، آنان با کسانى هستند که خدا آنها را نعمت داده است، از پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحان. نساء، ۶۹ و آیه ۵۹ سوره مریم) شمرده‌اند، بررسی این نکته ضروری است که آیا این دسته از افراد بشر دارای اقتصاد در سطح تأیید قرآنی بوده‌اند یا از کسب و کار به دور و کلّ بر دیگران زندگی می کرده‌اند.

مسلما در صراط بودن آنان در امور مختلف زندگی چراغ راه شهروندان بوده است، خصوصا در امر مهمی مانند اقتصاد و کسب معاش که نبی و صدیق و شهید و صالح بودن خویش را برای آنان که لطافت فطرت را لمس نموده بودند، به ارث گذاشته و صراط مستقیم اقتصادی برآمده از صفات خداپسند خود را به جهانیان اعلام نمودند.

در حال حاضر با توجه به اینکه هر مسلمانی ۱۰ بار این آیه شریفه را در شبانه روز قرائت می‌نماید، بررسی این موضوع شایسته است که چگونه این آیه شریفه ما را در صراط اقتصاد قرآنی و فطری قرار داده و از اقتصاد ظلمانی جهان ماده‌پرستی می‌رهاند. این آیه کریمه به ۳ سوال زیر بنایی برای اقتصاد توحیدی پاسخ می‌دهد، که عبارتند از:

الف- نعمت عقیده اقتصاد قرآنی راچگونه باید تعریف نمود؟

(خداوند رزّاق، خالق و مالک همه ثروت و سرمایه در اختیار بشر است)

ب- نعمت تفکر اقتصاد قر آنی به چه معنی است؟

(خداوند رزّاق ثروت و سرمایه را برای شناخت خودش در اختیار انسان‌ها قرار داده است)

ج- نعمت رفتار اقتصاد قرآنی را چگونه باید بیان کرد؟

(خداوند رزّاق ثروت و سرمایه را برای امتحان بشر اعطاء می‌نماید و یا امتحان برخی انسان‌ها را در فقر قرار داده است)

اگر شهروندان ما با این ۳ نعمت بالا کسب معاش خود را همدوش نمایند به قاعده و فرمول ثمر بخش تعادل راهنمایی می‌شوند که امروز مردم دنیا از کمبود آن رنج می‌برند. از آیه شماره ۷ سوره حمد به خوبی می‌توان دریافت کرد که صراط مستقیم در اقتصاد همان اقتصاد عادلانه است که با وجود هر۳ نعمت مشارالیها، انسان از اقتصاد فطری آرامش را استخراج نموده و با اضطراب شیطانی مقابله می‌نماید؛ در حالی‌که شیطان برای ظلمانی نمودن اقتصاد بشر، در پی تخریب هر نعمت می‌باشد یا با جانشین کردن بدلی به جای آنها شخص را از صراط اقتصاد تعادلی خارج نموده، بطوری که دیگر بدون دستورات انحرافی شیطان کسب معاش برای زندگی را ناممکن می داند و به همین دلیل از دروغ در کسب معاش و اقتصاد دولایه تبعیت می‌نماید.

در تحلیل‌های اقتصادی برخی کارشناسان مشاهده می‌شود که دستورات اقتصادی اسلام را غیر قابل اجراء معرفی می‌نمایند، در حالی که این ایراد در محمدی سخن گفتن و اموی رفتار نمودن است نه در شیوه اقتصادی پیامبر اعظم(ص) و زندگانی اهل‌البیت(ع)، چرا که آنان در عقیده خود را مالک ثروت و سرمایه شهود نمی‌کردند و از افکار تکاثری و رفتار قارونی پاک و مطّهر بودند.

در تفسیر گرانقدر المیزان مراد از (الذین انعمت علیهم ) چنین آمده است:

در معانى از حضرت على(ع) روایت آورده که فرمود: صراط مستقیم در دنیا آن راهى است که کوتاه تر از غلو و بلندتر از تقصیر و در مثل فارسى نه شور شود، و نه بى‌نمک باشد، بلکه راه میانه باشد، و در آخرت عبارتست از طریق مؤمنین بسوى بهشت.

باز در معانى از حضرت على(ع) روایت آورده که در معناى جمله (صراط الذین ) ، فرمود: یعنى بگوئید: خدایا ما را به صراط کسانى هدایت فرما، که بر آنان این انعام فرمودى که موفق بدینت و اطاعتت نمودى، نه این انعام که مال و سلامتى شان دادى، چون بسا می‌شود کسانى به نعمت مال و سلامتى متنعم هستند ولى کافر و یا فاسقند. آنگاه اضافه فرمود: که ایشان آن کسانیند که خدا درباره آنها فرموده : (و من یطع اللّه و الرسول ، فاولئک مع الذین انعم اللّه علیهم، من النبیین، و الصدیقین، و الشهداء، و الصالحین، و حسن اولئک رفیقا،).آیه ۷تفسیر المیزان

نتیجه:

بدون مثلث نعمت عقیده و افکار و رفتار توحیدی، اقتصاد قرآنی بدست نمی‌آید.

(علل محرومیت از نعمت اقتصاد قرآنی در زندگی مسلمانان)

۱- علت دوری از اقتصاد قرآنی، محمدی سخن گفتن و قارونی رفتار نمودن می‌باشد.

۲- خداوند رزاق محتاج و بدهکار به موجودی نیست که با بدل کردن مثلث نعمت، روزی کسی را تضمین نماید.

۳- مسئولین اقتصادی، در کشورهای اسلامی صراط مستقیم اقتصاد قرآنی را فردی و اقتصاد مادی را اجتماعی معرفی می‌نمایند.

۴- برخی مسلمانان به علت عدم تعادل درونی، اقتصاد قرآنی را نسیه و ناکارآمد یافته‌اند.

۵- برخی اقتصادانان اسلامی با تعریف ذوقی و سلیقه‌ای برای دستورات اقتصاد قرآنی از تعاریف اقتصاد مادی وام می‌گیرند.

۶- برخی اقتصادان اسلامی قادر به هضم بهشت بر آمده از اقتصاد در قرآن نبوده و آن را به جهان آخرت حواله می‌دهند.

۷- برخی مسلمانان سعادت اقتصادی قرآن را با زندگی برخی از مفسران و حافظان قرآن در طول تاریخ مقایسه نموده و در تردید زندگی می‌نمایند.

۸- برخی مسلمانان دستورات اقتصادی قرآن را به زمان ظهور حواله می‌کنند. ۹- برخی مسلمانان با میانه در زندگی دنیایی هم اطاعت خالق را چشیده‌اند و هم چنین خود را در جاده بهشت یافته‌اند.

اشتراک در
اطلاع از
0 نظر
بازخوردهای انلاین
مشاهده تمامی نظرات