دوام و بقای زندگی هر فرد مستلزم فعالیت خواهد بود که اشتغال، مهمترین لازمه زندگی بشر است؛ به نظر میرسد که معلولان جسمی به عنوان اعضای جامعه همواره با چالشهایی از نظر کار و حرفه روبرو هستند.
آنها اغلب در بسیاری از زمینهها مورد تبعیض قرار میگیرند، به گونهای که حقوق انسانی آنها نادیده گرفته میشود؛ از نظر انسانی، تصور ناتوانی در انجام برخی از امور بسیار ناراحتکننده به نظر میرسد.
یکی از مهمترین مشکلات معلولان جسمی، فرآیند اشتغال است؛ نداشتن شغل مربوط به معلولان جسمی مورد بررسیهای فراوانی قرار گرفته، امّا هنوز هم میتوان به عنوان یک عامل اصلی در جامعه از آن یاد کرد.
همان گونه که یک فرد سالم برای گذران زندگی و امرار معاش خود نیاز به شغل و راهی برای کسب درآمد دارد، یک فرد معلول نیز از این قائده مستثنی نیست؛ باید گفت که فرد معلول برای تهیه برخی لوازم جسمی ـ حرکتی اعم از صندلی چرخدار، عصای سفید، لوازم پزشکی و از همه مهمتر هزینههای گزاف درمانی نیاز بیشتری به حمایتهای مادی دارد.
در روستایی در یکی از شهرهای کشور اسلامی ایران، خانوادهای زندگی میکنند که هر صبح و شام و هر لحظه خداوند را شکر میکنند که ایمانی در قلبهایشان نهادینه کرده که با وجود دو معلول جسمی در این خانه، همچنان نور قرآن و ایمان از درزهای قدیمی و روستایی خانه پر مهرشان میتابد.
خانواده کاویانی با دو فرزند معلول خود، گر چه سختیها و بالا و پایینهای روزگار را آن چنان که از حد تصورات خیلی از ما، خارج است، میگذرانند؛ اما هیچ گاه فراموش نکردهاند آن چه را که قلبهای پر مهری به آنان بخشیده و تمام توان و حرکت و فعالیتی که دارند را در راستای شکرگزاری از نعمات مهربان پروردگارشان به کار گیرند.
مادر با قالیبافی و خیاطی، چرخ روزگار را اگر چه آهسته و گاه زنگار گرفته میگرداند، اما چشمانی پر امید دارد که سمیه و علیاصغر نیز با برق نگاه مادر، آیه آیه کلام وحی را با اشتیاق فرا میگیرند.
آشنایی با خانواده مذهبی کاویانی
در همین نزدیکیها هستند، خانوادهای هفت نفره که با وجود مشکلات بسیاری که برای امرار معاش دارند، برای حفظ قرآن اقدام کردهاند؛ اعضای خانواده کاویانی از چهار دختر و یک پسر تشکیل شدهاند و در روستای پیرسبز از توابع شهر نودان استان فارس زندگی میکنند.
روستای پیرسبز، روستایی از توابع بخش چنارشاهیجان شهرستان کازرون در استان فارس است که اعضای این روستا، به دلیل نبود امکانات آموزشی همچون مدرسه و آموزشگاه دینی ـ قرآنی، ملزم هستند که به کازرون بروند، زیرا این بخش از داشتن مدرسه و فضای آموزشی برای معلولان محروم است.
یکی از دختران و تنها پسر خانواده کاویانی، به دلیل عشق و علاقهای که به قرآن داشتهاند، توانستند بخشی از اجزای قرآن را حفظ کنند؛ علیاصغر و سمیه، این حافظان قرآن از ناحیه کمر به پایین معلول جسمی هستند؛ علیاصغر متولد ۱۳۶۳ و سمیه متولد ۱۳۶۹ است و این دو به دلیل معلولیت جسمی، نتوانستند تحصیل کنند.
علیاصغر و سمیه شاید نمونهای از دریایی باشند که در همین نزدیکیها میتوانیم مشاهده کنیم و گاهی چه سهلانگار و ساده و آسان از کنارشان گذشتهایم؛ زندگی با وجود دو فرزند معلول، در شهرهای بزرگ و امکاناتی بیش از روستاها، نیز میتواند هر پدر و مادری را رنجور و خسته کند؛ اما پدر و مادری هستند در روستایی محروم و دور افتاده از شهرستان کازرون که با وجود فرزندان و نبود امکانات آموزشی برای دو فرزند معلول خود، همچنان با توکل بر خداوند، آستینهای همت بالا زدهاند و دری بسته دیدند و به سمت در دیگری رفتند که همانا بزرگترین در همان در رحمتی بود که قرآن بر روی آنان گشود.
سمیه و علیاصغر به دلیل نبود امکانات آموزشی بیسواد ماندهاند؛ برخی از اعضای خانواده کاویانی سواد اندکی دارند، امّا با وجود این به حفظ قرآن روی آوردهاند؛ علیاصغر و سمیه هماکنون حافظ بیش از ۱۰ جزء از قرآن کریم هستند که این توفیق به جهت آشنایی مسئول شعبه قائمیه مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س) با این دو روی داده است.
آشنایی با شعبه قائمیه مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س)
به گفته منیژه حسینزاده، معلم حفظ قرآن علیاصغر و سمیه، پاییز سال گذشته هنگامی که ابراهیم احمدخسروی، مسئول شعبه قائمیه مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س) با خانواده کاویانی آشنا شد، با این دو معلول جسمی مواجه میشود که شوق بسیاری برای فراگیری قرآن دارند.
حسینزاده به مطرح شدن مسئله معلولیت جسمانی علیاصغر و سمیه به حجتالاسلام والمسلمین علیرضا شاهسونی، مدیرعامل مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س) اشاره کرد و افزود: مدیرعامل این مؤسسه نشستی در منزل خانواده کاویانی ترتیب داد تا از این رو با نحوه زندگی این خانواده مذهبی و همچنین دو معلول جسمانی که علاقه شدیدی به حفظ قرآن داشتند، آشنا شود.
در اینجا بود که موقعیتی ایجاد شد تا از سوی یکی از معلمان قرآن شعبه قائمیه مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س)، کلاس خصوصی آموزش حفظ قرآن در منزل کاویانی برای این دو برگزار شود.
و این چنین شد که راهی نو در مسیر زندگی سمیه و علیاصغر آغاز شد؛ راهی در راستای ارضای میل به آموختن بود و این راه همان شاهراهی بود که مسیر زندگی این خواهر و برادر را نورانی و پر توفیق کرد.
هماکنون حسینزاده، معلم قرآن شعبه قائمیه مؤسسه بیتالاحزان حضرت زهرا(س) آموزش حفظ قرآن ویژه این دو معلول جسمانی را برعهده دارد؛ وی عقیده دارد که معلولیت، محدودیت نیست و بنیآدم اعضای یکدیگرند.
بنابر اظهارات این معلم قرآن، باید زمینهای لحاظ شود تا تمامی معلولان جسمی از فرصتهای شغلی، ارتقای دانش، تحصیلات عالیه و همچنین رویآوردن به فراگیری قرآن بهرهمند شوند.
تدبر در قرآن؛ تنها آرزوی علیاصغر و سمیه
علیاصغر و سمیه کاویانی روزهای فرد به مدت دو ساعت قرآن را حفظ میکنند، امّا تنها آرزوی آنان تدبر در قرآن است که معلم این شعبه درصدد آن است تا پس از حافظ شدن آنها به ارائه معانی و مفاهیم آیات حفظ شده، بپردازد.
این حافظان قرآن از ۹ ماهگی تحت حمایتهای بهزیستی قرار گرفتهاند، امّا همچنان با مشکلاتی همچون امرار معاش بالاخص هزینههای درمانی مواجه هستند؛ اگر زمینهای برای اشتغال و توانمندسازی با تکیه بر تواناییهای معلولان لحاظ شود، شاید بخشی از معضلات مالی آنها نیز رفع شود.
به گفته لیلا کاویانی، خواهر بزرگتر این خانواده مذهبی که ۳۷ سال سن دارد؛ وضعیت کنونی پدر نامساعد و مادر برای ساماندهی امور زندگی به قالیبافی روی آورده است؛ وی که با خیاطی بخشی از خرج و مخارج زندگی را بر دوش دارد، میگوید: به دلیل فاصلهای که روستای پیرسبز با کازرون دارد، نتوانستیم به تحصیل بپردازیم و همواره برای بهتر زیستن و پرداخت هزینههای درمانی علیاصغر و سمیه باید خیاطی و قالیبافی کنیم.
پدر خانواده به دلیل بالا بودن سن و فرسودگی فعالیت بدنی نمیتواند به فعالیتهای بیرون از منزل بپردازد؛ به همین منظور تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار دارد، امّا همچنان با مشکلات مالی مواجه هستند که امید است در آیندهای نزدیک با کمک خیران قرآنی خانواده کاویانی به آرامش زندگانی دست یابند.
به طور یقین نامناسب بودن زندگی معلولان جسمی و عدم حمایت از آنها موجب میشود که نسبت به شناخت مبانی و علوم روز جامعه بیتفاوت باشند و خود را ناتوان حس کنند و همین عامل رفته رفته در بیاعتمادی آنها به جامعه موثر است.
اما اینجا در همین نزدیکیها بودند دلهایی که آسمانیشدن را بر زمینی ماندن برگزیدند؛ دلهایی که گر چه از نعماتی دنیوی بیبهره ماندهاند، اما خداوند آنان را از عشقی سیراب کرد که شاید دستان و پاهای ظاهراً توانای ما، هیچگاه نتوانستهاند از این عشق سیراب گردند؛ عشق به قرآن و غرق شدن در دریای معرفتی که خداوند لذت آن را به سمیه و علیاصغر کاویانی چشانده است.