حجتالاسلام مهدی معتمدی: پس از مسابقات بینالمللی اردن، حسن ختام رتبههایم، رتبه اول حفظ کل در مسابقات سراسری قرآن و عترت بود، مسابقاتی که سال ۱۳۸۵ در مشهد مقدس برگزار شد. پس از آن طی مدت پنج سال، نهج البلاغه را حفظ کردم. در این دوران، کمتر در مسابقات شرکت میکردم و بیشتر، داوری مسابقات حفظ را بر عهده داشتم.
از آنجایی که حفظم مورد محک جدی قرار نمیگرفت، انگیزه چندانی برای دوره منظم نداشتم. با خود میگفتم آمادگی صد درصد را، چه نیازی است؟ کرسی تلاوت که برای حافظان در جامعه وجود ندارد! و دیگر مسائل.
به هر حال حفظ و تدریس نهجالبلاغه، دوری از مسابقات قرآن، نداشتن جایگاه ارائه محفوظات، عدم مباحثه حفظ و دیگر مشکلات مرا روز به روز ضعیف تر کرد (شاید برای شما هم اتفاق افتاده یا بیفتد) تا جایی که احساس خطر کرده به فکر چاره افتادم و به این نتیجه رسیدم که باید حفظم را کاربردی کنم و همانند قاریان و مداحان، علاوه بر خدمات اجتماعی، هنر و فن خود را از هر نظر ارتقا بخشم.
ابتدا از طرح تلاوت نور در مسجد شروع کردم و یک صفحه قرآن را، بعد از نماز عشا از حفظ برای مردم میخواندم. پس از مدتی احساس کردم چقدر محفوظاتم تقویت شده است؛ گویا هر صفحهای را در یک مسابقه رسمی بدون غلط خواندهام. سپس در جلسات جزءخوانی قرآن کریم در ماه مبارک رمضان، محدوده آیاتم را آماده کرده و از حفظ میخواندم.
با خود میگفتم که ای کاش میشد کل قرآن را اینگونه بخوانم، همانطور که ائمه جماعت اهل سنت در نمازهای ماه رمضان، کل قرآن را از حفظ میخوانند و یک دوره جدی برایشان محسوب میشود.
در آخرین طرح، بعد از ماه مبارک رمضان، تلاوت روزانه یک حزب (پنج صفحه) را برنامهریزی و اطلاعرسانی کردم که با استقبال خوبی مواجه شد.
استقبال مردم از ترتیل زنده بیش از تحقیق بود
مؤمنان نمازگزار حدود ۱۵ دقیقه قبل از اذان، در مسجد حاضر میشدند و پنج صفحه را با ترتیلی که از حفظ میخواندم، زمزمه و همراهی میکردند. خیلی جالب بود که مردم از طرح ترتیل، بیشتر از تلاوت تحقیق زنده استقبال کردند. شاید به خاطر سرعت متوسط تلاوت، امکان همراهی کردن، حجم بیشتر آیات و نظم آن باشد که در هر ۱۲۰ روز یک ختم کامل قرآن انجام میشد.
اینها چند نمونه بود از «کرسی تلاوت ویژه حفاظ» که حفظ آنها را تقویت و باعث حسن اجرای آنها میشود ولی تاکنون فرهنگسازی و برنامهریزی خوبی برای آن صورت نگرفته است.
۱۰ میلیون حافظ به چه کار میآید؟
پس از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن، بسیاری از ادارات، مؤسسات و ارگانها به تکاپو افتادند تا اندیشه معظمله را در حد توان اجرایی کنند. اما آیا تا به حال از خود پرسیدهایم که این تعداد حافظ قرآن را برای چه میخواهیم و چه خدماتی از آنها انتظار داریم؟ گر چه حفظ قرآن برای تک تک افراد، بسیار با ارزش است ولی حافظان چه فایدهای برای اجتماع دارند یا به تعبیر بهتر، ما چه زمینهای برای خدماترسانی آنان فراهم کردهایم؟ آیا اگر علم، به خودی خود، با ارزش است و مسئولان با برنامهریزی و صرف بودجه، ۱۰ میلیون پزشک تربیت کنند ولی کاری به کار آنها نداشته باشند و زمینهای برای طبابت و خدماترسانی آنها فراهم نباشد، کار بیهودهای نیست؟ آیا این باعث نمیشود کم کم علم خود را به فراموشی بسپارند و زحمات خودشان و دیگران به نوعی هدر رود؟
مزیتی که قاریان و مداحان از آن بهرهمند و حافظان قرآن بیبهره هستند
اگر مقایسهای بین مداحان، قاریان و حافظان قرآن داشته باشیم در مییابیم که تفاوت بسیاری در این مسئله وجود دارد. برای دو گروه اول، فرهنگسازی شده و در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی، کرسیهایی برای ارائه هنرنمایی و خدماترسانی آنها فراهم شده است به طوری که مردم این مسئله را پذیرفته و جهت اجرای برنامه در مراسمهای مختلف از آنها دعوت میکنند که این امر باعث تمرین مناسب و اجرای قابل قبول و ارتقای توانمندی آنها میشود. آیا اگر مداحان و قاریان جز مسابقات جایگاهی برای هنر نمایی نداشته باشند، پیشرفتی خواهند داشت؟ آنهم سالی یکی دو بار با یک دنیا اضطراب!
آیا حافظان، غیر از مسابقات جایگاه و کرسی تلاوتی دارند تا با مرور جدی و ارائه فنی محفوظات، روز به روز آمادهتر شوند یا به گونهای است که گویا فراموش شدهاند؟ آیا عاقلانه است که پس از چند سال شرکت در مسابقات حفظ و کسب افتخار و عنوان استادی و پیشکسوتی، خانهنشین شوند و این همه زحمت و توانمندی آنان بی استفاده شود؟ آیا بهادادن به قاریان و کم توجهی به حافظان، شیوه اهلبیت عصمت و طهارت(ع) است؟ از مسلمات تاریخ است که بیشترین عنایت آنها به حفاظ بوده تا جایی که پستهای مهم اجتماعی و سهم وافری از بیتالمال را به آنها اختصاص میدادند.
از باب نمونه به کرسیهای تلاوت (غیر از مسابقات و کلاسهای آموزشی) که برای قاریان وجود دارد، اشاره میکنم.
۱- تلاوت حداکثری قاریان و گروههای همخوانی و تواشیح در محضر مقام معظم رهبری در جلسات مختلف به ویژه روز اول ماه مبارک رمضان
۲- تلاوت قاریان قبل از شروع به کار مجلس شورای اسلامی و بسیاری از جلسات اداری و غیر اداری
۳- تلاوت قاریان در بسیاری از جلسات افتتاحیه، اختتامیه و همایشها و مناسبتها
۴- تلاوت قاریان، قبل از اذان در مساجد، بقاع متبرکه و صدا و سیما
۵- تلاوت حداکثری قاریان، در جلسات جزءخوانی قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
۶- اعزام سالانه حدود ۳۰ قاری و چند گروه تواشیح و فقط یک یا دو حافظ قرآن به حج تمتع
۷- اعزام حداکثری قاریان و گروههای تواشیح به کشورهای مختلف جهت اجرای برنامه از طرف مؤسسات و ادارات
آیا بهتر نیست از حدود سه ساعت و نیم برنامه در محضر مقام معظم رهبری، دقایق بیشتری به حفظ، اختصاص داده شود؟ زمانی که امسال به حفظ اختصاص داده شد حدود ۵ دقیقه از ۲۰۰ دقیقه بود.
آیا با تأکید مقام معظم رهبری، بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ، برنامه روز اول رمضان، تشویقی است برای حافظان یا قاریان؟ حافظان تا کی باید از تفقد و نفس مسیحایی آقا محروم باشند؟
آیا تلاوت قرآن حتما باید به شیوه تحقیق باشد؟
چه زیباست در بسیاری از جلسات ملی و مذهبی، افتتاحیهها، اختتامیهها و دیگر مراسم از تلاوت ترتیل حفاظ بهرهمند شویم. آیا تلاوت قبل از اذان حتما باید قرائت تحقیق باشد؟ آیا وقتی ترتیل استاد منشاوی پخش میشود، شکوه خاصَی ندارد؟
روز ۱۵ رمضان، همه مرتلین حرم حضرت معصومه، روحانی بودند. آیا جالب نیست همه مرتلین، از حفظ بخوانند؟
آیا بهتر نیست در برنامه جزءخوانی قرآن کریم، کرسیهای تلاوت، بیشتر به حافظان تعلق گیرد؟
چه افتخاری بالاتر از این که گروه کاملی شامل« قاری، حافظ و گروه تواشیح» به کشورهای مختلف اعزام شوند. آیا عدالت است که هر سال، حدود ۳۰ قاری به حج تمتع اعزام شوند و فقط یک یا دو حافظ؟
آیا عادلانه است که قاریان استانی چندین بار به حج اعزام شوند ولی حافظان کشوری یک بار هم اعزام نشوند؟ اینها و موارد دیگر، زمینههایی است که میتوان برای حفاظ ایجاد کرد اما نیاز به برنامهریزی، فرهنگسازی، ترویج و توسعه و از همه مهمتر همت بزرگان و مسئولان را میطلبد.
اگر در گوشه ذهن شما این تصور باشد که قاریان بهتر میخوانند و باید بیشتر بخوانند، باید بگویم که اگر حافظان، کرسیهای تلاوت داشته باشند و آیات انتخابی خود را تلاوت کنند کم کم از قاریان هم زیباتر میخوانند؛ همانگونه که تلاوت حافظان و مرتلان کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان، دنیا را به خود معطوف کرده است و زائران مکه مکرمه و مدینه منوره با چه حس وصف ناشدنی از آن یاد میکنند.
آیا وقت آن نرسیده کمی به خود بیاییم و سرمایههای بیتالمال و جایگاههای اجتماعی را بهتر تقسیم کنیم؟! اگر اهلبیت علیهمالسلام، به حافظان قرآن بها و جایگاه اجتماعی میدادند ما هم بها دهیم. کرسیهای تلاوت برایشان تأسیس و جهان اسلام را از فیض حفظشان بهرهمند کنیم. حافظان را دریابیم و از عزلتنشینی آنها جلوگیری کنیم همانگونه که بسیاری از کشورهای عربی این گونه عمل کردهاند.
طوری عمل کنیم که قاریان جهت حفظ قرآن تلاش کنند و با این آشنایی و آمادگی خوبی که دارند قرآن را از بر کنند؛ انشاءالله.