نزدیکترین فرد به هر نوزاد و پیش از آن هر جنینی، مادر اوست که هر صدایی را که او بخواهد فرزندش به آن انس میگیرد. درباره تأثیر صدای قرآن روی جنین تحقیقات زیادی انجام شده است و روانشناسان، متخصصین شنوایی، و نیز مدرسین قرآن میگویند: جنین با هر صدایی که انس بگیرد؛ پس از تولد و در دوران کودکی به آن صدا، پاسخ آشنایی میدهد. به گونهای که کودکانی که در ایام جنینی صدای قرآن شنیدهاند پس از تولد نسبت به شنیدن این صدا، عکس العملهای آشنایی از خود بروز میدهند؛ اما پس از به دنیا آمدن کودک، یکی از مشاوران خانواده که متخصص گفتار درمانی نیز هست، میگوید: مادر میتواند به این روش قرآن را از طریق صورت به صورت برای نوزاد خود بخواند: دو دستش را در کنار شانههای نوزاد قرار داده صورتش را در برابر صورت او قرار دهد و قرآن را شمرده شمرده بخواند و به کودک نگاه کند، این کار باعث میشود کلمات قرآن در جان نوزاد ثبت شود.
همچنین خواندن آرام قرآن هنگامی که نوزاد در آغوش مادر و در حال شیر خوردن است میتواند او را با قرآن مأنوس کند.
پس از دوران شیرخوارگی و در هنگامی که مادر با کودک خود بازی میکند نیز روشهایی برای انس او با قرآن گوشزد شده از جمله اینکه در روایات آمده است: حضرت زهراء علیهاالسلام با فرزندش امام حسن علیه السلام بازی میکرد و او را بالا میانداخت و این چنین به بیان گفتههای توحیدی میپرداخت:
حسن جان! مانند پدرت علی باشد، و ریسمان ظلمی را از گردن حق بردار.
خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینه توز دوستی مکن (۱)
گفتار قرآنی
قصهگویی و آموزش مفاهیم قرآن از طریق قصه، با بیانی خوش و زیبا: … فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنا (۲) تاکنون موفقترین روش انس با سخن خداوند دانسته شدهاست.
مهدی قره شیخ لو، قاری بین المللی و مدرس قرآن میگوید: در خانوادههایی که پدر و مادر با قرآن سر و کار دارند؛ گرایش کودک زیر دو ساله به برنامه های قرآنی تلویزیون و تقلید از رفتارهای قاریان نشاندهنده استعداد خاصی در این کودک نیست و امری طبیعی به حساب میآید. اما بهترین روش برای آموزش کودکان زیر هفت سال، قصهگویی قرآنی هنگام خواب به وسیله مادر است و آموزش روخوانی یا خواندن قرآن با صوت را، باید به پس از رفتن کودک به دبستان محوّل کرد.
همچنین درباره گرایش و علاقه کودک بالای سه سال به نوارهای قرآن یکی از مربیان میگوید: اگر کودکی احساس کند از سوی پدر و مادر، مجبور به شنیدن قرآن شده و یا آنها با برنامه خاصی صدای قرآن را برای کودک پخش میکنند؛ به دلیل استقلال طلبی از این کار سر باز میزند و بهترین روش، شنیدن غیر انتخابی مادر هنگام کار کردن در آشپزخانه است.
همچنین آموزش حفظ قرآن به صورت فشرده و برنامهریزی شده از سوی برخی از اساتید قرآن منع میشود.
شهریار پرهیزکار، حافظ کل و مدرس قرآن در این باره میگوید: من هیچوقت فرزند خودم را به حفظ قرآن مجبور نمیکنم: لا إِکْراهَ فِی الدِّین … (۳) و از او حتی نمیخواهم قرآن را حفظ کند؛ بلکه اگر خودش نسبت به این کار اشتیاقی نشان داد به او کمک میکنم.
برخی از مدرسین قرآن، آموزش حفظ به کودکان زیر هفت ساله را موجب بروز عکس العملهای ناخواسته رفتاری در سن نوجوانی میدانند و این کار را تنها به علاقه و اشتیاق خود کودک وامیگذارند.
نبوغ و یا بروز شایستگیهای خاص را اساتید منحصر به کودکان خاصی میدانند که این نبوغ را نشان دادهاند و آموزش ویژه ایشان نباید برای تمام کودکان همسال آنان نسخه واحد تلقی شود.
فشار فکری و روحی برای آموزش حفظ قرآن به کودکان گاهی باعث افسردگی آنان نیز میشود.
یکی از مادران که فرزندی ۵ ساله دارد، میگوید: پسرم تا دو سالگی علاقه زیادی به صوت قرآن داشت و نام بعضی از قاریان مصری را هم میدانست؛ اما پس از درگذشت پدربزرگش و شنیدن مستمر صدای قرآن همزمان با قطع محبت پدربزرگ و جایگزین شدن این صدا به جای صحبت کردن مادربزرگ و پدرش با او، نسبت به پخش نوار قرآن حالت تدافعی به خود میگرفت و همیشه با این صدا مقابله میکرد؛ و به جای شنیدن قرآن موسیقی خاصی را گوش میداد تا آنکه با یکی از اساتید باسابقه قرآن مشورت کردم و او توصیه کرد؛ آنقدر این نوار موسیقی را برایش بگذارید تا از آن سیر و پر شود، خودش به تدریج تغییر روش میدهد، تا آنکه معلم دلسوزی در پیش دبستانی توانست او را به قرآن دلبسته کند.
رفتارِ قرآنی
از اثر صوتی و آموزش ظاهر قرآن که بگذریم؛ مادر بهترین الگو برای پیاده کردن آداب قرآن در فرزند است. عدالت در رفتار و گفتار، محبّت زیاد، بهجا و به موقع و رفتار سنجیده و متانت و وقار همیشگی مادر میتواند برای فرزند الگوی مناسبی در رفتار قرآنی باشد: … مَرُّوا کِراماً (۴)
مادری میگوید: وقتی قرآن میخواندم فرزندم میآمد و میگفت: بگو ببینیم «خدا چه گفته» است؟ و من آیاتی که جنبه روایی و داستانی داشت را برای او میخواندم و داستانش را تعریف میکردم.
همینطور شبها هنگام خواب همین قصهها را و به خصوص داستانهایی که شخصیتهای خردسال در آنها هست؛ برای او تعریف میکردم که چندین و چندبار همخواهان شنیدن این داستانها میشد.
مادر دیگری میگوید: من در زمانی که فرزندم را دعوا میکنم یا مورد عتاب قرار میدهم هرگز نوار قرآن پخش نمیکنم، پس از آن سراغ قرآن نمیروم و یا سر نماز نمیایستم، حتی اگر از تلویزیون قرآن پخش شود؛ فوراً تلویزیون را خاموش میکنم تا خشم و قرآن با هم تداعی نشود.
اما در مقابل وقتی مسافرت یا به گشت وگذار میرویم قرآن پخش میکنم.
یکی از مدرسین قرآن و معارف اسلامی نیز معتقد است بهترین هدیهای که یک مادر میتواند به فرزندانش چه دختر و چه پسر بدهد هدیه آرامش است. او میگوید: من هیچگاه با فرزندانم با تندی حرف نزدم، آنها را مجبور به کاری نکردم و در امور دینی آنها را به اجبار نکشاندم. همیشه در لحظات خلوت و تنهاییشان حرفهایشان را شنیدم و با آنها هم صحبت شدم. قبل از امتحاناتشان اصرار میکردند که میخواهیم فقط با تو صحبت کنیم و من ساعتها در اتاقشان و گاهی پای تختخوابشان مینشستم تا اضطراب امتحان را از ذهن و دلشان پاک کنم.
این مادر همچنین میگوید: پدرم که خود مجتهد بود هیچوقت به من نگفت قرآن بخوان، اما وقتی ۱۸ ساله شده بودم و هر روز به طور مرتب قرآن را میخواندم پدرم تشویقم کرد و اهمیت این تشویق از تأکید او خیلی بیشتر بود.
بار الها میدانیم که آموزش قرآن به فرزندان، از وظایف پدر و مادر و از حقوق فرزندان بر پدر و مادر است. به حق محمد و آله الطاهرین خانههای مسلمانان را به نور قرآن منوّر ساز. اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزّمان.
پینوشت
1. مناقب این شهر آشوب : ج ۳، ص ۳۸۹، / مسند احمد: ج ۶، ص ۲۸۳.
2. سورۀ مبارکۀ طه، آیۀ ۴۴.
3. سوره مبارکۀ بقره، آیۀ ۲۵۶.
4. سورۀ مبارکۀ فرقان، آیۀ ۷۲