یکى از شایعترین بیمارىهاى قرن حاضر اضطراب و افسردگى است. براى این بیمارى که داراى علائمى همچون انزواطلبى، در خود فرورفتن، خودکمبینى و بیهوده انگارى است، دلایل بسیارى را ذکر کردهاند، از جمله:
شخص افسرده از اینکه همه چیز را مطابق میل خود نمىبیند داراى افسردگى شده است، در حالى که ما نباید بخاطر اینکه چون به همه آنچه مىخواهیم نرسیدیم، از مقدار ممکن آن هم دست برداریم و تسلیم شویم.
شخص افسرده با خود فکر مىکند که چرا همه مردم مرا دوست ندارند، و حال آنکه این امر غیر ممکنى است و حتّى خدا و جبرئیل هم دشمن دارند. لذا انسان نباید توقّع داشته باشد که همه او را دوست بدارند.
شخص افسرده گمان مىکند که همه مردم بد هستند، در صورتى که چنین نیست و خداوند به فرشتگانى که این توهّم را داشتند پاسخ داد.
شخص افسرده گمان مىکند که همه ناگوارىها از بیرون وجود اوست، در حالى که عمده تلخىها عکس العمل و پاسخ خصلتها و کردارهاى خود ماست.
شخص مضطرب از شروع در کارها نگران است و احساس ترس و تنهایى مىکند. حضرت على (علیه السلام) براى رفع این حالت مىفرماید: «إذا خفت من شىء فقع فیه» (۳) از هر چه مىترسى خود را در آن بینداز، که ترس هر چیز بیش از خود آن است.
شخص مضطرب نگران آنست که آینده چه خواهد شد. این حالت را مىتوان با توکّل بر خدا و پشتکار درمان کرد.
چون در بعضى کارها ناکام شده است، نگران است که شاید در تمام امور به این سرنوشت مبتلا شود.
چون بر افراد و قدرتهاى ناپایدار تکیه دارد، با تزلزل آنها دچار اضطراب مىشود.
و خلاصه امورى همچون عدم قدردانى مردم از زحمات آنها، گناه، ترس از مرگ، تلقینهاى خانواده به اینکه نمىدانى و نمىتوانى، قضاوتهاى عجولانه، توقّعات نابجا و تصوّرات غلط، علت بسیارى از افسردگىها و اضطرابها مىباشد که با یاد خدا و قدرت و عفو و لطف او مىتوان آنها را به آرامش و شادابى مبدل ساخت. (تفسیر نور، ج۶، ص: ۲۳۳)
—————————-
(۱). بقره، ۲۶۱.
(۲). بقره، ۱۹۵.
(۳). بحار، ج ۷۱، ص ۳۶۲.