حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر یکشنبه در دیدار با «قربانقلی بردی محمداف» رئیسجمهوری ترکمنستان، راه مقابله با جریانهای تروریستی و خنثی کردن نفوذ آنها، مجال دادن به مردم در فعالیتهای صحیح اسلامی و تقویت حرکتهای فکریِ اسلامیِ معتدل و عقلانی است.
اسلام عقلانی در حالی مورد تایید مقام معظم رهبری است که جهان اسلام جریان تکفیری داعش را از سر میگذراند، حال با توجه به رهنمود مقام معظم رهبری سوال این جاست که لوازم معرفتی چنین اسلامی چه میتواند باشد.
ضرورت گفتوگو
به نظر میرسد اسلام عقلانی مستلزم پذیرش ضرورت گفتوگو در میان نحلههای اسلامی است؛ به این معنا که همه مذاهب اسلامی قائل به گفتوگو باشند و بپذیرند که باید حرف دیگری را بشنوند. خداوند در آیه « الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ: به سخن گوش فرامیدهند و بهترین آن را پیروى میکنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان» (زمر، ۱۸) بندگانی را که به سخن گوش فراداده و پس از گوش دادن به انتخاب بهترین میپردازند، صفت خردمند میدهد و این مساله نشان از اهمیت گفتوگو برای انتخاب راه صحیح است.
آنچه در جهان اسلام امروز مغفول واقع شده است، پذیرش وجود طرفی دیگری است. هر گفتوگوی اصیل مستلزم اصلی اولیه است و آن این است که دیگری به عنوان فردی که نکاتی متمایز دارد و در واقع خود نیست پذیرفته شود و این پذیرفته شده به این معناست که اجازه حضور و مقابله فکری و فرهنگی به او داده شود.
همزیستی طبیعی مسلمانان در جهان سنت امکان نیل گفتوگویی را فراهم میکرد وقتی دانشمندان و علمای اسلامی در کنار هم نشسته و با هم بحث میکردند. این دخالت دول بود که با تقویت یک اندیشه که به نفع خود میدیدند، چرخه خشونت را در میان علما تقویت میکرد. نمونه عجیب این مسئله حمایت برخی خلفای بنیعباس از جریان عقلگرای معتزله و برپایی دادگاههای تفتیش عقاید در بخشی از تاریخ اسلام بود.
از میان خلفای عباسی متوکل به خاطر دشمنی و ضدیت با معتزله و اتخاذ تدابیری برای تضعیف آنها شهرت خاصی دارد. معتزله در زمان سه خلیفه قبل از متوکل یعنی مأمون، معتصم و واثق به قدرت نزدیک شدند. آنها در این دوره در اوج قدرت قرار داشتند و مناصب و مشاغل دولتی را به دست گرفتند و دستگاه خلافت عباسی در دوره حاکمیت معتزله برای گسترش عقاید آنان و از بین بردن مخالفت فقیهان اهل حدیث شدت عمل به کار گرفت و ایشان را تحت فشار گذاشت. آنها دادگاههای تفتیش عقاید را امتحان و محاکمه کردند.
با مطالعه سیره اهل بیت(ع) نمونه های فراوانی برای بحث و گفتوگو با مخالفان مشاهده می شود؛ روایات زیادی از گفتوگوی اهل بیت(ع) با ملحدان نقل شده است. به نظر میرسد رفتار گفتوگو مدار امامان معصوم(ع) بتواند الگوی مناسبی برای حمایت از اسلام معتدل و عقلانی باشد.
ضرورت گفتوگو و باور به این ضرورت شاید اولین لازمه حمایت از اسلام عقلانی است، زیرا اسلام عقلانی نه با رفتار غیرعقلانی، بلکه با کنشهایی مبتنی بر خرد میتواند مورد حمایت قرار گیرد. نگاهی به غرب حمایت خشونت و تشویق آن را در ذیل گفتمان خرد مدرن نشان میدهد. غرب درحالی که داعیهدار گفتمان مدرن است و در واقع نوعی بر خرد مبتنی است، با حمایت قوای نظامی و کشتار به دنبال استقرار نوعی فضای عقلانی است، تجربهای که تاکنون شکست خورده است.
ضرورت اخلاق گفتوگو
یکی از توصیههای قرآنی در خصوص دعوت به راه خداوند حکمت و گفتوگو درست است، «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است». (نحل، ۱۲۵)
آیین و آداب گفتوگو در جهان معاصر نیز به دنبال رسیدن به سبک گفت وگوی صحیح است و اندیشمندان در پی آن هستند که با یافتن شرایط و معیارهایی اجرایی نوعی دیالوگ را برقرار سازند تا دو طرف به نتیجه و نتایجی رهنمون شوند.
هر کاری اخلاق و آدابی میطلبد و رعایت اخلاق گفتوگو لازمه هر گفتوگویی است. بسیاری از افراد هدف از گفتوگو را آن میدانند که دیگری عقاید ایشان را بپذیرد، این هدف معمولا گفتوگو را به خصومت منجر میکند. نفس گفتوگو و رعایت اخلاق گفتوگو زمینه برای پذیرش همگانی گفتمان حق فراهم میکند.
گفتمان حق با کنش حق باید همراه باشد و شرط مهم و لازم کنش حق، کنش اخلاقی است؛ از این رو به نظر میرسد بدون رعات اخلاق نمیتوان ادعای حقانیت نظری را به راحتی باوراند.
میثم قهوهچیان