دوستی و دشمنی ۲ موضوعی است که بارها خداوند درباره آنها در قرآن کریم سخن به میان آورده است؛ دوستی‌هایی که سبب گمراهی و دشمنی‌هایی که سبب هدایت انسان است.

 

خبرگزاری فارس– گروه فعالیت‌های قرآنی: دوستی با دشمنان خدا امری است که قرآن کریم همواره آن را نهی کرده و در آیات ابتدایی سوره‌ مبارکه «ممتحنه» به صورت صریح به این موضوع اشاره شده است.

در این آیات آمده است؛

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ (۱)

إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ (۲)

اى کسانى که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت مى‌کنید، در حالى که آنها به آنچه از حق براى شما آمده کافر شده‌اند و رسول‌اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‌رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید.) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‌کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‌سازید از همه داناترم. و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است (۱)

اگر آنها بر شما مسلط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى کردن نسبت به شما مى‌گشایند، و دوست دارند شما به کفر باز گردید! (۲)

تفسیر آیات

سرانجام دوستی با دشمن خدا

چنان که در شأن نزول آمده، حرکتى از ناحیه یکى از مسلمانان صادر شد که هر چند به قصد جاسوسى نبود، ولى اظهار محبتى به دشمنان اسلام محسوب مى‌شد، لذا آیات فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد از تکرار این گونه کارها در آینده بپرهیزند.

نخست، مى‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! دشمن من و خود را دوست خویش قرار ندهید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ).

یعنى آنها فقط دشمنان خدا هستند که با شما نیز عداوت و دشمنى دارند، با این حال چگونه دست دوستى به سوى آنها دراز مى‌کنید؟!

سپس مى‌افزاید: «شما نسبت به آنها اظهار محبت مى‌کنید در حالى که آنها نسبت به آنچه از حق براى شما آمده (اسلام و قرآن) کافر شده‌اند، و رسول خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شما است از شهر و دیارتان بیرون مى‌رانند» (تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ).(۲)

آنها، هم در عقیده با شما مخالفند، و هم، عملاً به مبارزه برخاسته‌اند، و کارى را که بزرگ‌ترین افتخار شما است، یعنى ایمان به پروردگار، براى شما بزرگ‌ترین جرم و گناه شمرده‌اند، و به خاطر همین، شما را از شهر و دیارتان آواره کردند، با این حال، آیا جاى آن است که شما نسبت به آنها اظهار محبت کنید، و براى نجاتشان از چنگال مجازات الهى، به دست توانمند رزمندگان سپاه اسلام، تلاش نمائید؟!

پس از آن براى توضیح بیشتر مى‌افزاید: «اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید، پیوند دوستى با آنها برقرار نسازید» (إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِی سَبِیلِی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِی).(۳)

منبع: تفسیر نمونه

اشتراک در
اطلاع از
0 نظر
بازخوردهای انلاین
مشاهده تمامی نظرات