حماسهى زینب کبرى (سلام الله علیها) است که مکمّل حماسهى عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسهاى که بىبى زینب کبرى (سلام الله علیها) بهوجود آورد، احیاکننده و نگهدارندهى حماسهى عاشورا شد. عظمت کار زینب کبرى (علیهاالسّلام) را نمیشود در مقایسهى با بقیّهى حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسهى با خود حادثهى عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند. این انسان باعظمت، این بانوى بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگهدارد؛ حتّى لرزشى هم در صداى این بانوى بزرگ از اینهمه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجههى با دشمنان، هم در مواجههى با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّهى سرافراز استوارى ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبهى شگفتآور را ایراد کرد: «یا اَهلَالکوفَهِ یا اَهلَ الخَتلِ و الغَدرِ اَ تَبکونَ، اَلا فَلا رَقأَتِ العَبرَهُ وَ لاهَدَأَتِ الزَّفرَهُ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِى نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّهٍ اَنکاثاً» تا آخر؛(۱) لفظ مثل پولادْ محکم، معنا مثل آبِ روان تا اعماق جانها مىنشیند. در آنچنان وضعیّتى زینب کبرى مثل خود امیرالمؤمنین حرف زد؛ تکان داد دلها را، جانها را و تاریخ را؛ این سخن ماند در تاریخ؛ این در مقابل مردم در محمل اسارت. بعد هم، هم در مقابل ابنزیاد در کوفه، هم چند هفته بعد در مقابل یزید در شام، با آنچنان قدرتى سخن گفت که، هم دشمن را تحقیر کرد، هم سختىهایى را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد. شما میخواهید خاندان پیغمبر را به خیال باطل خودتان مغلوب کنید، منکوب کنید، ذلیل کنید؟ لِلهِ العِزَّهُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین.(۲) مجسّمهى عزّت است زینب کبرى، همچنانکه حسین بن على (علیهالسّلام) در کربلا، در روز عاشورا مجسّمهى عزّت بود. نگاه او به حوادث با نگاه دیگران فرق دارد؛ [ با] آنهمه مصیبت، وقتى دشمن میخواهد او را شماتت کند، میگوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً؛(۳) آنچه دیدم زیبا بود؛ شهادت بود، داغ بود، امّا در راه خدا بود، براى حفظ اسلام بود، ایجاد یک جریانى بود در طول تاریخ تا امّت اسلام بفهمند که چهکار باید بکنند، چگونه باید حرکت کنند، چگونه باید بایستند. این کارِ بزرگِ حماسهى زینبى است.
۱) أَمَّا بَعْدُ یَا أَهْلَ الْکُوفَهِ یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَهُ وَ لَا هَدَأَتِ الزَّفْرَهُ إِنَّمَا مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً.
حضرت زینب سلام الله علیها در خطبهای به مردم کوفه فرمودند:
«امّا بعد، اى مردم کوفه، اى مردم خیانتکار و پیمان شکن و بىغیرت، اشکتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد، مثل شما همانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم تابیدن از هم باز کرد…»
الإحتجاج ، احمد بن علی طبرسی، ج ۲، ص ۳۰۴؛
اللهوف، سید بن طاووس، ص ۱۴۶؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۰۸.
۳) فقالابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا
[هنگامی که اهل بیت امام حسین(علیهالسلام) در مجلس ابن زیاد وارد شدند، ابن زیاد رو کرد به حضرت زینب(س) و گفت]: کار خدا را نسبت به برادر و خاندانت چگونه دیدى؟ حضرت زینب علیها السّلام فرمود: من جز نیکویی و زیبایى چیزى ندیدم.
اللهوف على قتلى الطفوف، سید بن طاووس، ص ۱۶۰؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۱۵؛ مثیرالأحزان، ابن نما حلی، ص ۹۰ .
بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
خطبه حضرت زینب (سلام الله علیها) در کوفه, حادثه عاشورا