یکی از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با این ماه عزیز در پایان آن است. آیت الله ملکی تبریزی دراین باره می نویسد:

«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بی جان هستند، دارای حیات و شعور می باشند، و حتی از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، دارای ادارک، حیات و شعور می باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. در این باره چیزی که اهمیت دارد این است که شخص وداع کننده، در سخنانی که بر زبان می آورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جمله هایی که برای وداع – از سوی اهل بیت(علیهم السلام) آمده است می گوییم:

“سلام بر تو این هم نشینی که دوری ات ناپسند و ناگوار است” و به خداوند می گوییم: «ما ماه رمضان را وداع می کنیم در حالی که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگین نموده، و رفتن او موجب وحشت ما شده است.»

شب عید فطر و آمادگی روحی برای روز عید

اعمال و آداب شب عید فطر، برای پیدا کردن آمادگی روحی در ورود به روز عید سعید فطر است. «وقت ظهور آثار اعمال ماه رمضان و اعطای پاداش عبادت آن، روز عید است. بنابراین، هر کس در شب عید، مراقبت بیشتر و بهتری از خود نماید، و در جبران کاستی های خویش بکوشد بهره بیشتری از پاداش های الهی خود در روز عید خواهد داشت. و باید دانست که امر عبادت در این شب ، بسی مهم است. تا آنجاکه امام سجاد(علیه السلام) به فرزندان خویش در این باره سفارش می کرد و می فرمود: «این شب، دست کمی از شب قدر ندارد.» پس بر سالک راه، لازم است که در این شب، کوشش خود را افزون تر کند، و در عبادت و مراقبت تلاش بیشتری کند؛ چرا که با توجه به شرافتی که این شب دارد، وقت پاداش و آخر کار است و خدمت بیشتر و محکم تری می طلبد. پس در این شب به ائمه معصومین (علیهم السلام) توسل جوید، و از آنها که بخواهد که او را در اصلاح اعمالش یاری نمایند. و در این توسل، سعی کند کاستی های خود را بر طرف کرده، خود را به کمال برساند.»(۱)

عید فطر، بلوغ حقیقی عارفان و روزه داران اهل دل است، بدان نشان که نمونه ای از یک لذت معنوی و فرا حسی را می چشند، و از این راه به سوی لذت هایی والا هدایت می شوند. عید فطر و استغاثه به پیشگاه امام زمان (عج) و درخواست ظهور او از خداوند

امام باقر(علیه السلام) می فرمود: «پدرم علی بن حسین (علیه السلام) شب عید فطر را در مسجد می ماند و تا صبح نماز می خواند و می فرمود: پسرم! این شب، کمتر از شب قدر نیست.»(۲)

حضرت علی (علیه السلام) نیز فرموده است: «شایسته است که آدمی در طول سال، چهار شب دست از هر کاری بردارد و به عبادت خدا بپردازد: شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه ماه شعبان، و شب اول رجب.»(۳)

و از اعمال دیگر این شب، زیارت امام حسین(علیه السلام) برای هر کس و در هر کجا که باشد. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که هر کس قبر امام حسین (علیه السلام) را در شب عید فطر و شب عید قربان زیارت کند، خدا گناهان گذشته اش را بیامرزد.(۴)
عید فطر

عید فطر و بلوغ روحی

عید فطر، روز بلوغ روحی روزه داران است؛ چرا که روزه داران ، زمانی را عید می گیرند که توفیق یافته باشند غرایز خود را کنترل، و خواسته های نفس را تعدیل کنند. اگر تا پیش از ماه مبارک، معیار سرور و خوش حالی، پاسخ گویی به غرایز و خوردن و آشامیدن به دل خواه بود، اکنون معیار خوش حالی، باز داشتن غرایز از زیاده خواهی ماست؛ یک ماه، شکم از آب  ونان، تهی داشتند و گوهرهای اجلالی(۵) جای گزین آن ساختند:

گرچه لذت های مادی، درجای خود، مایه آرامش روحی و اسباب تعالی معنوی است، از یاد نبریم که جایگاه این دست از لذت ها، همواره در حد یک وسیله است، نه هدف. هدف، همان، دست یابی به لذتهای معنوی است که فراتر از لذت های حسی است و رسیدن به آن نیز نشانه بلوغ روحی انسان است. به تعبیر جبران خلیل جبران: « لذت حسی، سرود آزادی است، اما نفس آزادی نیست. شکوفه های آرزوست اما میوه آن نیست. لذت حسی، ژرفایی است که ما را به بلندا می خواند، اما خود، بلند نیست. لذت ، قفسی است که در فضا بال گرفته، اما بی حجاب، با فضای بی کران پیوند ندارد. لذت های متعالی را در فراتر از این گونه لذت ها بجویید.»(۶)

بنابراین، عید فطر، بلوغ حقیقی عارفان و روزه داران اهل دل است، بدان نشان که نمونه ای از یک لذت معنوی و فرا حسی را می چشند، و از این راه به سوی لذت هایی والا هدایت می شوند.

عید فطر، روز بلوغ روحی روزه داران است؛ چرا که روزه داران ، زمانی را عید می گیرند که توفیق یافته باشند غرایز خود را کنترل، و خواسته های نفس را تعدیل کنند. اگر تا پیش از ماه مبارک، معیار سرور و خوش حالی، پاسخ گویی به غرایز و خوردن و آشامیدن به دل خواه بود، اکنون معیار خوش حالی، باز داشتن غرایز از زیاده خواهی ماست

عید فطر و استغاثه به پیشگاه امام زمان (عج) و درخواست ظهور او از خداوند

آیت الله ملکی تبریزی می نویسد:

«چون خواستی برای نماز عید بیرون روی، برتوست که از مصیبتی که برای غیبت امام زمانت بر تو وارد شده است یاد کنی، و به آنچه از برکات و انوار زمان حضور او از نشر عدالت و محو جور وضلالت، و افراشته شدن پرچم عزت اسلام وحرمت قرآن، و رواج ایمان و کامل شده عقل ها که بهره انسان ها می شود نظر کنی، و به صدای بلند او را ندا داده و بگویی:

«ای زاده احمد آیا راهی به سوی تو هست که ملاقات شوی؟ کِی باشد که تو ما را ببنی و ما تو را ببینیم که به دیدارت دیدگانمان روشن شود و به راهنمایی ات هدایت شویم؟ و تو ما را از حقایق اموری که بر ما دشوار است آگاه سازی و گره مشکلات را بگشایی. آیا چشم های من به نور جمال تو روشن خواهد شد؟ و آیا از شربت گوارای وصال تو سیراب خواهم گشت؟ آقای من! چون در وصال تو و لذت دیدار تو اندیشه می کنم، و در احوال نزدیکان و هم جواران توتأمل می نمایم، وبه آنها که به زیارت جمال تو شرفیاب شدند می نگرم، دلم لبریز از حسرت می شود.

آقای من! حال جویندگان تو و مشتاقان جمال تو همانند حال دیگر مشتاقان نیست؛ چرا که جمال تو را با هیچ جمال دیگر مقایسه نتوان کرد، و بزرگی تو را با هیچ بزرگ دیگر برابر نتوان دانست. و هجران تو نیز مانند هجران دیگر معشوق ها نیست.آقای من! این استغاثه ماست به آستان تو، و دعاهای ماست برای تعجیل در ظهور تو».(۷)

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

 به تن مقصّرم از دولت ملازمتت

ولی خلاصه جان، خاک آستان توست(۸ )

پی نوشت ها:

۱. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۱۴۵.

۲. دایره المعارف تشیع، ج۱۲، ص ۵۲۹.

۳.همان.

۴.همان.

۵. اجلالی: پربها و ارزشمند.

۶. جبران خلیل جبران، پیامبر، ترجمه: دکتر الهی قمشه ای ، ص ۸۵.

۷. مراقبات ، ج۲، صص ۱۵۲و ۱۵۳.

۸. دیوان حافظ ، ص ۱۰۸، غزل ۳۴.

اشتراک در
اطلاع از
0 نظر
بازخوردهای انلاین
مشاهده تمامی نظرات