حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله):
نه صهیب رومی، فضلی داشت بر بلال حبشی و نه به عکس. اما در قیامت عدّه ای با صورت سیاه محشور می شوند و عدّه ای با صورت سفید.

 

ما با اخلاقمان خود را می سازیم؛ یعنی ما بدنی داریم که خدای سبحان آن را خلق کرده است. این بدن با خصوصیتی در دنیا به سر می برد. به همین ترتیب، ما با اوصاف نفسانی خود یک بدن دیگر را می سازیم و با آن بدن وارد برزخ می شویم و در قیامت، خدا همین بدن ما را به همان صورتی که ما ساخته ایم در می آورد؛ حال یا زشت است یا زیبا.

انسان در دنیا رنگ های مختلفی دارد و این نه فخر است و نه وهن. کسانی که در منطقه های گرمسیر به سر می برند، یک رنگ دارند و کسانی که در منطقه های سردسیر به سر می برند رنگ دیگری. فخری برای ابیض بر غیر ابیض نیست. اما بدنی که خودمان می سازیم و با آن بدن وارد برزخ می شویم، اگر زیبا بود، فخرآفرین است و اگر زشت بود، وهن آفرین است.

در دنیا ابیض و اسود، فرقی ندارند؛ نه صهیب رومی، فضلی داشت بر بلال حبشی و نه به عکس. اما در قیامت عدّه ای با صورت سیاه محشور می شوند و عدّه ای با صورت سفید که «یوم تبیض فیه وجوه و تسود فیه وجوه»؛(۱) آن رنگ یا علامت وهن است یا علامت فخر.

این که به ما گفته اند در هنگام وضو گرفتن و به هنگام شستن صورت، این دعا را بخوانید که «اللهمّ بَیض وجهی … و لاتُسوّد وجهی …»(۲)برای همین است. ما اگر ـ خدای ناکرده ـ سیه روی و روسیاه محشور شویم برای ما ننگ است؛ اگر ـ ان شاء الله ـ روسفید و سفیدروی محشور بشویم، برای ما فخر است. این روسیاهی یا سفیدرویی را ما با اخلاق فراهم می کنیم یعنی این خُلق، پیوندی هم با آن خَلق دارد ما آن بدن را در دنیا می سازیم. با همان بدن محشور می شویم و خدای سبحان هم در قیامت عین این بدن ما را به همان صورت در می آورد.
————-
۱-  الامالی (شیخ صدوق)، ص ۱۹۱
۲- الکافی، ج ۳، ص ۷۰ و ۷۱.

حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)

————-

۱- الامالی (شیخ صدوق)، ص ۱۹۱

۲- الکافی، ج ۳، ص ۷۰ و ۷۱.

۲-

ما با اخلاقمان خود را می سازیم؛ یعنی ما بدنی داریم که خدای سبحان آن را خلق کرده است. این بدن با خصوصیتی در دنیا به سر می برد. به همین ترتیب، ما با اوصاف نفسانی خود یک بدن دیگر را می سازیم و با آن بدن وارد برزخ می شویم و در قیامت خدا همین بدن ما را به همان صورتی که ما ساخته ایم در می آورد؛ حال یا زشت است یا زیبا. انسان در دنیا رنگ های مختلفی دارد و این نه فخر است و نه وهن. کسانی که در منطقه های گرمسیر به سر می برند، یک رنگ دارند و کسانی که در منطقه های سردسیر به سر می برند رنگ دیگری. فخری برای ابیض بر غیر ابیض نیست. اما بدنی که خودمان می سازیم و با آن بدن وارد برزخ می شویم، اگر زیبا بود، فخرآفرین است و اگر زشت بود، وهن آفرین است. در دنیا ابیض و اسود، فرقی ندارند؛ نه صهیب رومی، فضلی داشت بر بلال حبشی و نه به عکس. اما در قیامت عدّه ای با صورت سیاه محشور می شوند و عدّه ای با صورت سفید که «یوم تبیض فیه وجوه و تسود فیه وجوه»؛[۱] آن رنگ یا علامت وهن است یا علامت فخر. این که به ما گفته اند در هنگام وضو گرفتن و به هنگام شستن صورت، این دعا را بخوانید که «اللهمّ بَیض وجهی … و لاتُسوّد وجهی …»[۲] برای همین است. ما اگر ـ خدای ناکرده ـ سیه روی و روسیاه محشور شویم برای ما ننگ است؛ اگر ـ ان شاء الله ـ روسفید و سفیدروی محشور بشویم، برای ما فخر است. این روسیاهی یا سفیدرویی را ما با اخلاق فراهم می کنیم یعنی این خُلق، پیوندی هم با آن خَلق دارد ما آن بدن را در دنیا می سازیم. با همان بدن محشور می شویم و خدای سبحان هم در قیامت عین این بدن ما را به همان صورت در می آورد.

موسسه قرآنی فرهنگی بیت الاحزان حضرت زهرا { – میدان عمل

اشتراک در
اطلاع از
0 نظر
بازخوردهای انلاین
مشاهده تمامی نظرات