دانشگاه بدون دانشجو چگونه می‌تواند افراد را آنگونه که خود می‌خواهد تربیت کند؟ امام خمینی (ره) صدا و سیما را یک دانشگاه بزرگ تعریف کرده‌اند، اما این دانشگاه بزرگ در حال از دست دادن دانشجویان خود است!

 

صدا و سیما یک دانشگاه بزرگ است. اولین مشخصه یک دانشگاه برای تربیت دانشجو این است که دانشجویان وارد آن شوند و خود را در معرض درس آموزی و به قولی محضر استاد قرار دهند. اگر دانشگاهی نتواند دانشجویان را جذب کرده پای درس خود بنشاند قدر مسلم نمی‌تواند آنها را آنگونه که می‌خواهد تربیت کند.
امام خمینی (ره) فرمودند: «صدا و سیما یک دانشگاه بزرگ است» اما؛ به نظر می‌رسد رفته رفته از تعداد دانشجویان این دانشگاه کاسته می‌شود. فایده یک دانشگاه بدون دانشجو یا با تعداد دانشجوی کم چیست؟
ضرغامی: ۴۰ درصد مردم ایران از ماهواره استفاده می‌کنند
رئیس سازمان صداوسیما در آیین پایانی «هجدهمین جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی مراکز استان‌ها» گفت: حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد مردم کشورمان از ماهواره استفاده می‌کنند که از این تعداد ۱۵ درصد آنها از ماهواره برای تماشای شبکه‌های استانی و شبکه‌های ملی استفاده می‌کنند.
بیایید در نظر بگیریم فقط ۴۰ درصد مردم ایران از ماهواره استفاده می‌کنند (پشت بام‌ها که این را نمی‌گوید) و از این ۴۰ درصد ۱۵ درصد برنامه‌های داخلی را به وسیله آن می‌بینند،(یعنی در خانه‌ای که ماهواره است فقط شبکه‌های داخلی تماشا می‌شود و نه هیچ شبکه خارجی) یعنی ۲۵ درصد مردم ایران فقط از برنامه‌های تلویزیونی سایر کشورها استفاده می‌کنند! یعنی در حال حاضر دانشگاه بزرگ صدا و سیما ۲۵ درصد دانشجویان خود را از دست داده است.
سال گذشته حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی خطیب مشهور کشورمان، فردی که کلاس درس او پای تخته‌سیاه سال‌ها از پربیننده‌ترین برنامه‌های مذهبی صدا و سیما بود، در مراسم عمره گزاران دانشجو که با حضور نزدیک به ۴۰۰ تا ۴۵۰ نفر از دانشجویانی که به عمره مشرف شده بودند سخنرانی می‌کرد.

وی طبق عادت خود که قبل از تعریف خاطره یا مثالی از حضار سؤال می‌کند که آیا فلان موضوع را شنیده‌اید یا خیر و اگر تعداد افرادی که موضوع را قبلاً شنیده‌اند زیاد باشد از مثال دیگری استفاده می‌کند، از دانشجویان سؤال کرد: آیا مثال تشبیه جوانان به درخت را شنیده‌اید؟ «ما در ایران چهار نوع جوان داریم. یکی جوان‌های توتی. یعنی مثل توت‌های شیرین درختی که با یک تکان می‌ریزند زمین. اینها خودشان می آیند مسجد و نماز جماعت می‌خوانند و از محرمات پرهیز می‌کنند و خلاصه کاملاً دم دست هستند. دوم جوان‌های اناری. انار یک میوه حلال‌زاده است اما باید بروی بالا آن را بچینی، خیلی هم کار سختی نیست. یعنی با قدری تلاش می‌توان آنها را هم به مسجد کشاند. گروه سوم جوان‌های نارگیلی هستند. یعنی نه تنها بالای درخت هستند که پوسته سفت و سختی هم دارند که باید زحمت زیادی بکشی و آنها را بشکافی ولی بعد که شکافتی می‌بینی مغز شیرین و شیره سفیدی دارند. گروه چهارم هم جوان‌های گردویی هستند که ترشرو و متکبر پشت شاخه‌های درخت پنهان می‌شوند و چیدنشان خیلی سخت است…»
از میان حدود ۴۵۰ دانشجوی عمره‌گذار یعنی افرادی که به هر حال و اصولاً باید گرایش مذهبی بیشتری داشته باشند حدود ۲۰ نفر دست خود را بلند کردند. حجت‌الاسلام قرائتی از حاضران پرسید فلان موضوع را چطور؟ آیا این موضوع را شنید‌ه‌اید؟ دوباره حدودد ۲۰ تا ۳۰ نفر دست خود را بلند کردند.
حجت‌الاسلام قرائتی: پس ما در تلویزیون برای کی حرف می‌زنیم؟
حجت‌الاسلام قرائتی با تعجب سؤال کرد: پس ما در تلویزیون برای کی حرف می‌زنیم؟ سؤال اصلی هم همین است. اکنون مخاطبان صدا و سیما چه کسانی هستند. کودکان؟ همان گرووهی که می‌توانند از صبح تا شب در مقابل شبکه‌های کارتونی مخصوص خود بنشینند، شبکه‌هایی که فقط کارتون پخش می‌کنند؟ یا همان بچه‌هایی که چشمانشان به تبلت دوخته شده و مدام در حال شلیک و ضربه زدن هستند؟

و یا نوجوانانی که هنوز که هنوز است تعریف درستی از برنامه‌های ویژه آنها وجود ندارد و به نظر می‌رسد خیلی زودتر از آنچه حتی فکر می‌کنیم وارد تفریحات جوانی شده‌اند؟ جوانان که مهم‌ترین تفریحشان اکنون برنامه‌های رایانه‌ای، تالار‌های گفت‌و‌گوی مجازی، فیس‌بوک، اینستاگرام و … است؟ و یا میانسالان که با دقت سریال‌های متعدد کشورهای مختلف را پیگیری می‌کنند؟ یا سالمندان؟

به نظر می‌رسد پس از تقریباً یک سال رئیس صدا و سیما به سؤال حجت‌الاسلام قرائتی پاسخ داده است.
اما اگر برنامه‌سازی صدا و سیما به همین نحو ادامه پیدا کند، روند این کاهش مخاطب چگونه خواهد شد؟ سرعت می‌گیرد یا کند می‌شود؟ مسئله کاهش مخاطبان بزرگ‌ترین دانشگاه کشورمان در حالی رخ می‌دهد که همچنان پای ثابت اظهار نظر بسیاری از کارشناسان در خصوص مسائل فرهنگی صدا و سیماست.


همه از صدا و سیما انتقاد می‌کنند اما، آیا صدا و سیما مخاطب دارد؟
در حقیقت با هر کارشناس و حتی غیرکارشناسی که در خصوص مسائل فرهنگی صحبت می‌شود، یکی از متهمان مشکلات فرهنگی را صدا و سیما معرفی و معمولاً باید و نباید‌های در خصوص محتوای برنامه‌ها عنوان می‌کند. اما آیا در حال حاضر با وجود رسانه‌های متعدد و گسترده که ماهواره فقط یکی از آنهاست به راستی ۶۰ درصد مردم ایران مخاطب صدا و سیما هستند؟
چند درصد مردم ایران مخاطب اینترنت هستند؟

چند درصد مردم ایران مخاطب بازی‌های کامپیوتری هستند؟ علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است: «آمارها، امروز حاکی از آن است که در کشور بالغ بر ۴۰ میلیون کاربر اینترنت داریم که روزانه، زمانی نسبتاً طولانی از وقت خود را به حضور در فضای مجازی و فعالیت در این دنیای گسترده و پهناور و استفاده از قابلیت‌های متنوع آن از جمله شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها، انجمن‌های گفت و گو و سایر خدمات آن اختصاص می‌دهند؛ هم چنین روزانه بالغ بر ۴۰ میلیون نفر –  ساعت، اشتغال به بازی‌های رایانه‌ای وجود دارد که این نکته، هم فرصت‌های ویژه‌ای را فراهم کرده و هم کشور را با تهدیدات پیچیده‌ای مواجه ساخته است».
کافی است نگاه کوتاهی به سایت‌های فروش یا ارائه دانلود سریال‌های ترکیه‌ای و آمریکایی در وبسایت‌های ایرانی بیندازید. نام یکی از فیلم‌ها و یا سریال‌های معروف آمریکایی را در اینترنت جست‌وجو کنید، چند وبلاگ ایرانی در خصوص آن وجود دارد؟ چند وبلاگ امکان دانلود آن را فراهم کرده است؟
مشکل کاهش مخاطبان صدا و سیمای ایران نه با جمع‌آوری گیرنده‌های ماهواره‌ای حل می‌شود و نه با فیلتر سایت‌های اینترنتی، مشکل برنامه‌‌سازی، مخاطب‌شناسی و جلب مخاطب است و اگر روند برنامه‌سازی دانشگاه بزرگ کشورمان به همین نحو ادامه یابد، باید نگران خالی شدن این دانشگاه از دانشجو بود.

iqna.ir

اشتراک در
اطلاع از
0 نظر
بازخوردهای انلاین
مشاهده تمامی نظرات